تدبیر

اموزشی ، پرورشی ، اچتماعی

تدبیر

اموزشی ، پرورشی ، اچتماعی

مدیریت وکلاسداری جذاب ۱۲

مهارت های روابط انسانی : مهارتی که همگا ن به آن نیاز داریم ، اما محدودی از آن برخورداریم.

اخیراً من به بانکی که سالها مشتری آن بودم ، به قصد بستن حساب بانکی ام مراجعه نمودم . این حسابی بود که در آن مبلغ کمی پول داشتم و به ندرت از آن استفاده می کردم . تشکیلات بانک و نام آن تغییر کرده بود ، به نحوی که به هنگام ورود احساس کردم مدّتهاست که به این بانک سری نزده ام . وقتی وارد شدم صندوق دار مشغول رسیدگی به مشتریان بود . بنابراین من به کارمند دیگری که مشغول صحبت با یک خانم بود مراجعه نمودم و منتظر شدم تا صحبت آن خانم تمام شود . در این هنگام شخصی از پشت میزش برخواست و به سوی من آمد . او گفت «« آیا از دست من کاری برای شما برمی آید ؟ »» . به ایشان گفتم که برای بستن حسابم به بانک آمده ام . او با تبسم گفت : ««من شما را شخصاً نمی شناسم اما می خواهم به خاطر اینکه مشتری بانک ما هستید از شما تشکر کنم »» و افزود خوشحالم که در خدمت شما هستم . او مرا به سوی خانمی دیگر از کارمندان هدایت نمود و به وی گفت لطفاً کار این آقا را انجام دهید . مجدداً از من تشکّر کرده مرا ترک کرد در حالی که دچار تردید شده بودم داشتم به کارمند جدید توضیح می دادم که برای بستن حسابم آمده ام ، اما این آقا به قدری با من مؤدبانه رفتار کرد که اکنون شک دارم چنین کاری را انجام دهم ، خانم کارمند لبخندی زد و گفت آن آقا معاون بانک هستند . حالا دیگر من از تصمیم خود صرف نظر کردم .

   مورد متفاوت

 چند ماه قبل دوباره وسوسه خرید کامپیوتر در من شدّت گرفت احساسی که هر از گاهی به سراغ من می آید همواره منتظر ماندم که این وسوسه برای خرید کامپیوتر را که چندان هم  ضروری نیست از خود دور نمایم ، ولی متأسفانه نتوانستم . شروع به جست و جو برای پیدا کردن کامپیوتری مناسب نمودم در همین راستا فکر کردم بهتر است با شخصی صاحب تجربه در این امور مشورت نمایم . به فکر افتادم به مغازه ای که قبلاً چندین با ربه آن مراجعه نموده بودم بروم ، تا راهنمایی های لازم را در خرید کامپیوتر جدید دریافت کنم . صاحب مغازه در پشت میزی مشغول کار با کامپیوتر بود . پس از ورود ، نگاهی سطحی به من نمود و سری تکان داد ، از نظر من ایشان شخص خوبی به نظر می رسید. من به او گفتم «« نیاز به خرید کامپیوتری جدید دارم ولی نمی دانم چه مارک و از چه نوعی باید انتخاب کنم »» ، به شخصی همچون شما نیازمندم تا اطلاعاتی در اختیارم بگذارید . او از من پرسید چه زمانی قصد خرید کامپیوتر دارید ؟ گفتم دقیقاً نمی دانم شاید همین یکی دو ماه آینده . آن شخص به من گفت شما دوری در همین اطراف بزنید، کامپیوتر های موجود در بازار بیبنید، من بعداًدر مورد قیمت با شما توافق خواهم کرد . او مجدداً به کار خود مشغول شد و گفت به مغازه ای بزرگتر بروید که تنوع کامپیوتر ها زیاد باشد ، آنها به شما انواع کامپیوتر ها را نشان خواهند داد، هر زمان که شما تصمیم گرفتید ، به من مراجعه کنید تا به شما تخفیف قابل توجّهی بدهم . او دیگر توجهی به من نکرد و به ناچار مغازه را ترک کردم .

 در حدود دو ماه بعد من یک کامپیوتر جدید به همراه ، صفحه نمایش و چاپگر خریدم. اما او خربد را از صاحب آن مغازه نکردم. گاه گاهی از جلوی مغازه ی او رد می شدم، بدون این که وارد مغازه شوم. او همواره مشغول کار به نظر می رسید. که از نبود مشتریانی مثل من متضر نمی گردد . اما هنوز در شگفتم که چرا به راحتی سود 200 یا 300 دلاری مرا از دست داد. او فکر می کرد وقتش را نباید به صحبت با من تلف کند ، او می توانست با تبسمی ، به من تعارف کند که  بنشینم و با چند کلمه ای مرا در مورد خرید کامپیوتر راهنمایی کند . این دو یا سه کلمه چیزی از او نمی کاست ، اما به هر حال یک مشتری را برای او حفظ می کرد . شاید در آینده هر بار که من تسلیم وسوسه های خرید کامپیوتر می شدم ، به او مراجعه می کردم شاید او کارش زیاد بود و شاید هم فروشنده جزئی بود . اما براساس برداشت من در صورتی که با مشتریانش بهتر رفتار می نمود ، در آمد خیلی بیشتری را جذب می کرد و در تجارتش موفّق تر می شد . مایلم فرصتی بدست می دادکه برای این فروشنده بگویم که ، تا چه اندازه می توانست لذت بیشتری از گپ زدن با من داشته باشد ، و تا چه حد می توانست برای مشتریان خویش جذّاب باشد همچنین دوست دارم بگویم ،که چقدر کلمات و تبسم و نحوه ی برخورد باعث جلب خریداران می گردد، اما می دانم هرگز شانس انجام چنین کاری را پیدا نخواهم کرد .

    آنطور با مردم رفتار کنید که خود انتظار دارید

اجازه دهیدبه کلاس درس برگردیم . همگی ما از دانش آموزان می خواهیم که به خاطر ما و خودشان ، با یکدیگر کنار آیندو با هم سازش داشته باشند. در این راستا می باید مهارت هایی را برای ایجاد روابط انسانی به دانش آموزان خود آموزش دهیم ، همان مهارتی که فروشندگان خبره در برخورد با مشتریان خود به کار می برند . معمولاً فروشندگان کالا بدلیل اینکه بقاء و زندگیشان به خریداران بستگی دارند،ماهرانه سعی در جذب و حفظ مشتریان خود می کنند . آنان به مشتریان خود با گرمی لبخند زده ، با آنان با احترام رفتار می کنند و سعی دارند خدمات خود را به طریقی ارائه نمایند که مشتریان می پسندند. صاحبان تجارت ( برخلاف آن فروشنده کامپیوتر )، سعی دارند با مشتریان خود طوری رفتار نمایند که برای خریدهای آینده شان ( اگر چه در حال حاضر خریدی نداشته باشند ) به فروشگاه های آنان مراجعه نمایند.

   ما معلمان ، تاجر و فروشنده نیستیم و یا حداقل بطور مستقیم در این کار شرکت نداریم امّا آیا نباید از مشتریان خود ( دانش آموزان ) بپرسیم که چطور می توانیم در یادگیری به آنها کمک کنیم ؟ آیا ما نمی توانیم با لبخند گرمی از آنان استقبال نموده و کلاس را برای ایشان محلّ دوست داشتنی و دلچسبی کنیم ؟ و آیا همه ی این تلاش ها هدایت مطلوب رفتار دانش آموزان ما نخواهد شد ؟

     معنی روابط انسانی 

 روابط انسانی ، با رفتار ما با دیگران در موقعیّت های مختلف سر و کار دارد . هنگامی که ما از روابط انسانی ««خوب»» صحبت می کنیم ، منظور این است که طوری با یکدیگر ارتباط برقرار کنیم که طرفین از این ارتباط لذّت برده وخشنود باشند. در کلاس درس معلم و شاگرد چگونه با یکدیگر رفتار می کنند؟ دانش آموزان با یکدیگر چگونه رفتار می کنند؟ هر دو طرف در این ارتباطات ، هم می توانند بگونه ای رفتار کنند که سبب آزردگی خاطر طرف مقابل خود شوند و یا هر دو طرف از ارتباط احساس رضایت نمایند .

   چه انتظاری از روابط انسانی در کلاس درس داریم ؟ انتظار این است که بتوانیم روابط مثبت و مفید با یکدیگر داشته باشیم . استفاده از کتاب های آمـوزش رفتـار متقابل انسانی ( روابط انسانی ) می تواند به ایجاد چنین رفتار هایی کمک نماید . اما وظیفه ی معام است بخشی از ساعت درس را به توضیح در مورد رفتارهای مناسب اختصاص دهد . هدف این است ، به دانش آموزان بیاموزیم که چگونه می توانند نظر دیگران را به خود جلب نموده و اثر مطلوبی بر اطرافیان بگذارند . تأثیر مثبت به هنگام ترک دیگران سبب ایجاد خاطره ای خوش از شما در اذهان خواهد شد اما در صورتی که فرد با رفتار خود اثرات منفی بر دیگران بجای گذارد ، یک خاطره ی غضب آلود و فراموش نشدنی در یادها باقی می ماند . اگر به دیگران اعتماد نکردن و روابط انسانی خوبی را در پیش نگیریم هیچگاه فرصت یادگیری از دیگران را پیدا نخواهیم کرد . بوسیله ی توجّه به دیگران هم به خود و هم  به دیگری کمک نموده ایم ، زیرا روابط انسانی خوب باعث انسجام در کلاس می گردد، که به نوبه ی خود سبب انجام کار های گروهی لذّت بخش خواهد شد و به رضایت از مدرسه می انجامد .

  گامهای لازم برای ایجاد روابط انسانی

  در ادامه ، مهارت هایی را مطالعه خواهید نمود ، که در ایجاد روابط انسانی نقش سازنده ای دارد این مهات ها به دانش آموزان کمک می کند تا در کلاس و سایر مراحل زندگی احساس موفّقیت داشته با شند . شما می توانید این مهارت ها را در کلاس درس مکانی که در آن احساس امنیت وجود داشته ، و امکانی از تمسخر دانش آموزان نیست ، مطرح و بحث کنید .

 شکستن سدّ روابط 

  برای اکثر ما برقراری تعامل با دیگران بسیار مشکل است به ویژه با افراد نا آشنا . این عمل چندان هم سخت نیست . همه ی آن چه ما نیاز داریم این است که یخ روابط فی مابین را بشکنیم و ارتباط ایجاد کنیم .کافی است با جملاتی سر صحبت را باز کنیم. شما می توانید به همین شیوه با شاگردان خود ارتباط برقرار کنید . در شکل  1- 8 رهنمود های لازم برای شکستن سدّ روابط نشان داده شده است .

   1- لبخند زدن و سلام گفتن

   2- معرّفی خود «« نام من … است »» اجازه دهید شخص مقابل خود را معرفی نماید .            تکرار نام شخص مقابل و به خاطر سپردن نام او. پرسش در مورد چگونگی هجی               کردن نام فرد مقابل«« در صورتی که نام او را درست متوجّه نشده اید .      

   3- پرسش در مورد شرایطی که با آن شخص ارتباط دارد ، یا با موقعیت تناسب دارد .          برای مثال «« چه مدّت طول می کشد تا با اتوبوس به ان محل رسید ؟ »»   

   در شکل 1-8 رهنمود های لازم جهت شکستن یخ روابط

به جای گذاشتن خاطره ای خوب از خود در اولین برخورد

 اولین برخورد در برقرای ارتباط از اهمیّت ویژه ای برخوردار است و در صورتی که خاطره و یاد خوبی از خود به جا بگذاریم تمایل دیگران برای برقرای تماس و ارتباط مجدد با ما بیشتر می شود . عکس این مطلب نیز صادق است ، با خاطره ی بد در برخورد اولیه ، افراد از ما دوری خواهند کرد . آنچه در شکل 1-8 آمده است . همچون ، لبخند ، معرفی خود و .... از بهترین و مؤثرترین شیوه ها برای ایجاد ارتباط می باشند . یک لبخند صادقانه باعث جلب توجّه دیگران می گردد ، همان طوری که نام شخص و بخاطرسپاری  آن تأثیر مهمّی در روابط انسانی دارد؛ با بکارگیری این شیوه دوستی صمیمانه ای آغاز خواهد شد .

         باز کردن باب گفت وگو 

      یکی از ویژگی های افراد چگونگی آشنایی و طریق ارتباط برقرار کردن با دیگران است . عده ای از افراد برای برقراری ارتباط ، از شیوه های مبالغه آمیزی همچون سلام و تعظیم کردن،گاهی بکار بردن کلمات اغراق آمیز در تعریف و تمجید از دیگران ،استفاده می کنند .در حالیکه عده ای دیگر از شیوه های جهت گشودن باب گفتگو سود می جویند . این شیوه ها همان طور که در فصل چهار توضیح داده شد، می توانند :

شامل گوش دادن مناسب به صحبت های دیگران و یا تأیید سخنان سایرین باشد . شکستن یخ ارتباط ( از بین بردن جو سرد بین طرفین ) یکی از شیوه های باز نمودن باب گفت وگو با دیگران است . شما می توانید با گفتن «« به موضوع شما علاقمندم »» و یا «« بیشتر در این باره برایم توضیح دهید»» و یا «« تا به حال روی چنین مطلبی فکر نکرده بودم »» مخاطبین خود را جذب کرده و با گوش دادن به پاسخ های آنان حقیقتاً درکشان کرده و جوّ دوستی و اعتماد ایجاد نمایید.

        ترغیب دیگران برای همکاری

 

    برخی اوقات در محیط کار با دیگران ، مشاهده می کنیم که یک یا چند نفر تمایل به همکاری ندارند.به ویژه درکلاس درس اغلب چندنفرمایل به همکاری درکلاس نمی باشند. برای مثال در نظر بگیرد که شما به عنوان معلم از دانش آموزان می خواهید تا گزارش پژوهشی را که در مورد سیارات ماه انجام داده اند در کلاس برای سایر همکلاسی های خود بخوانند. ممکن است برخی از دانش آموزان علی رغم این که به دشما علاقه دارند ، اما مایل به گزارش شفاهی در کلاس نباشند. ممکن است دانش آموز به شما بگوید ، آیا من می توانم گزارشم را به صورت کتبی به شما بدهم ؟ شاید شما فکر کنید که این دانش آموز کلاً حس همکاری ندارد ، اما چنین نیست . برای کمک به او شما می توانید بگویید ««می توانیم با هم کار کنیم به این ترتیب که شما مطالب را جمع آوری کرده و مرتّب نمایید من گزارش شفاهی می دهم »» طوری که شما به عنوان مشاور این طرح و من حکم گزارشگر آن را داشته باشیم . خیلی جالب است این طور نیست !آیا دلتان می خواهد این شیوه را تجربه کنیم ؟

   اعطای شأن به دیگران

 یکی از مؤثرترین شیوه های تحت تأثیرقراردادن دیگران، اعطای شأن به آنهاست ( شکل 2-8 ). این عمل توسط احترام گذاشتن به دیگران و نیز ارزش دادن به آنها انجام می شود هنگامی که به فرد مخاطب می گوییم «« من از شما چیزهای زیاد ی یادگرفته ام »» و یا از آنها به خوبی یاد کرده می گوییم «« کار قابل توجهی را انجام داده اید »» ، در آنها احساس ارزشمندی ایجاد نموده ایم . رفتار های مؤدبانه ، توأم با احترام ، رعایت تساوی پرسش درباره ی ایده ها و عقاید ، گوش دادن به سخنان و تأیید همکاری و مشارکت دانش آموزان به آنها شأن و ارزش می بخشد . دانش آموزانی که احساس ارزش می کنند . توجه بیشتری به گفته ها و توصیه های معلمان دارند و از آنان پیروی می کنند . در صورتی که با انجام اعمالی همچون ،تحقیر دانش آموزان و یا نسبت های نا مناسب دادن به آن ها،باعث  می شویم تا جوّ اعتماد از بین رفته و اعمال نامناسب شایع گردد. با اخلاق بودن ، با احترام با دیگران برخورد کردن و مجموعه ی از صفات مثبت و مناسب دیگران را همواره در نظر داشتن ، موجب ایجاد محبوبیت خواهد شد .   

    جوّ اعتماد به وجود آورید  

  در فصل دوم در مورد چگونگی ایجاد جوّ اعتماد در کلاس و در رابطه با دانش آموزان توضیح دادیم . اگر به خاطر داشته باشید، از هفت اصل اخلاقی صحبت کردیم که معلم برای توصیه جوّ اعتماد می بایست دائماً آن ها را به کار برده و در نظرداشته باشد . پنج اصل از این هفت اصل که عبارتند از مهربانی ، توجّه ، یاریگری ، انصاف و صداقت را همواره می بایست در کارهای گروهی مدّ نظر قرار داده ، تا بتوانیم روابط توأم با اعتماد بین خودودانش آموزان بوجود آوریم. این پنج اصل را هم در مقابل گروه و هم با تک تک دانش آموزان باید به کار گرفت تا جوّ اعتماد کاملاً در کلاس مستقر شود .

   1-توجه به دیگران

   2- پرسش درباره ی عقاید و آراء دیگران

  3- گوش دادن توأم با همدلی به سخنان دیگران ( در ک  کلمات ، درک زبان بدن ، سعی در تفسیر احساسات از روی گفتار )

  4- تعقبب کردن سخنان دیگران ( سر تکان دادن ، تأیید کردن و عمل کردن )

   5- توجّه و اهمیّت به میزان مشارکت آن ها ( ارائه ی تشویق در جمع به هنگام مشاهده علایم تفکّر و مشارکت )

     شکل 2-8 چگونگی اعطای شأن و اخترام به دیگران

 نمایش کدام یک از رفتار های ویژه در برقراری روابط انسانی حائز اهمیّت است ؟

 تا کنون ، از اصول مهارت های روابط انسانی آگاه شدیم ، اصولی که همواره باید آنرا در نطر داشته باشیم ، اما تا به حال صحبتی از رفتار های ویژه که موجب انتقال پیام روابط انسانی به دیگران می شود ، نکرده ایم . در این جا قصد داریم از این رفتارهای ویژه صحبت کنیم .

   استفاده از زبان مثبت بدن

 مؤثرترین وسیله ی ارتباطی که می توانیم برای انتقال پیام از آن استفاده نماییم زبان بدن است ،  اما این ارتباط غیر کلامی است . زبان بدن عبارتست ازعادات شخصی که به هنگام تعامل با دیگران ، توسط حالات چهره ، تماس چشمی  و اشارات از خود نشان می دهیم . برخی اوقات زبان بدن مؤید گفته های ماست ، اما برخی اوقات این تأیید دیده نمی شود. در انتقال تفاوت مورد نظر و احساسات به دیگران زبان بدن قوی تر از زبان کلامی ماست برای نثال تصور کنید شخصی به شما معرفی شده است ، او به شما می گوید که از دیدنتان خوشحال است. اما دست گرم و پر حرارتی به شما نمی دهد و به زودی چهره ی ناخوشنود خود را از شما می گرداند . او را با شخص دیگری مقایسه کنید که هنگام معرفّی به شما ، به گرمی دستتان را می فشارد و در حالی که به چشمانتان نگاه می کند ، لبخند گرمی به روی شما می زند. کدام یک از دیدن شما خوشحالند؟

   این ضرب المثل قدیمی می گوید «« اعمال رساتر از کلمات است »» ، در تعمل روابط انسانی مصداق بیشتری دارد استفان کووی(1989) ادعا می کند ، ده درصد از ارتباطات ما انسان ها توسط کلام ، سی درصد توسط صداهایی که به هنگام صحبت از آن استفاده میکنیم و شصت درصد بقیّه توسط زبان بدن صورت می پذیرد . ممکن است این گفته صد در صد صحت نداشته باشد اما آن چه که  اهمیّت دارد این است که ما انسان ها به درک و فهم حالات و احساسات ( از طریق تن صدا و حالات چهره و نگاه ) بیشتر از کلام توجّه داریم . دانش آموزان به سادگی ، از حالات چهره ، تماس چشمی یا عدم آن و موقعیّت های بدنی ، آنچه معلم در ذهن دارد ، را درک می کنند ، حتی اگر به آن اشاره ای ننمایند . جوامع غربی تأکید زیاد بر روی تماس چشمی دارند ، با وجود آن که این مسئله ممکن است در جوامع دیگر متفاوت باشد . اکثر مواقع هنگامی که افراد لبخند به لب هستند و حالت ظاهری مطبوع و مناسبی از خود نشان می دهند ، این امر به عنوان پذیرش و استقبال و صمیمیّت تلقی می گردد . تکان دادن سر در هنگام برقراری ارتباط حاکی از تأیید و درک مطالب مخاطب است . و هنگامی که شما رو به روی شخصی می ایستید به چشمان او نگاه می کنید به منزله ی پذیرش اوست . اما در صورتی که با شخص مخاطب فاصله بگیرید وخود را کنار بکشیدو ازتماس چشمی احتراز کنید، به منزله ی عدم پذیرش وی می باشد،درحالیکه ممکن است شماچنین منظوری نداشته ام باشیدما معلمان می توانیم زبان بدن کلاممان رایکی کنیم تاابهامی در کار نباشدوپیام های روشنی به دانش آموزانمان بدهیم .

   ارسال پیام های کلامی شفاف 

 ارسال پیام کلامی به دو صورت انجام می گیرد ، صحبت کردن و نوشتن . غالب افراد اعتقاد دارند که ارتباط مستقیم کلامی و شفاهی یکی از مؤثرترین راههای برقراری ارتباط است . به نحوی که منظور و مفهوم به وسیله ی کلمات می توانند معنی واقعی برسانند . اما چیزی که در ارتباطات کتبی انتقال نمی یابند زبان بدن ، صدا و لحن بیان است که شنونده از این ها می تواند برداشت هایی بنماید . به هر حال اصوات صحبت می توانند تعبیر و تفسیرهای خاصّی به مخاطب برساند . اما به هر حال حداقل ده درصد انتقال پیام شفاهی توسط کلمات صورت می گیرند ، بنابراین نباید از قدرت کلمات غافل بود. کلمات از قابلیت ایجاد امید ، گمراه کردن و آزردن برخوردارند . ما همواره می باید در استفاده از کلمات بسیار محتاط و دقیق باشیم .

    هوشیاری در مورد اثرگذاری کلمات ، در روابط فردی 

 همان طور که دیدید ، سی درصد معانی پیام منتقل شده توسط کلمات ، از طریق صوت و چگونگی ارائه ی آن صورت می پذیرد.صداها توسط بلندی و کوتاهی ، تأکید و آهنگشان، معنی کلمات را تغییر می دهند . به معنی کلمه ی«« بلی »» زمانی که آرام ادا شده در مقایسه با زمانی که بر آهنگ آن تأکید می شود توجّه نمایید . اولی ممکن است به عنوان پاسخ مثبت باشد . و اما دومی می تواند چندین معنی ابهام آمیز را در بر داشته باشد ، برای مثال «« شما از من چه می خواهید ؟ !»». بنابراین تغییر آهنگ صدا و تأکید برآن نقش مهمی در روابط بین انسان ها داشته و در صورتی که آهنگ صدا و تآکید خوب باشد ، معنی آن جمله مثبت تلقی خواهد شد همچنین کلمات و آهنگ آن می توانند اثرات منفی داشته باشند . ما معلمان باید دانش آموزانمان را متوجّه ی نحوه ی بیان و آهنگ صدا و وتأکید بر کلمات نموده و نقش این مهم در روابط انسانی را برایشان روشن کنیم . به ویژه زمانی که لحن کلام حالت تعنه ، گوشه و کنایه زدن به دیگران را پیدا می کند .

    ارائه واکنش مثبت به دیگران

  فرض کنید شخص می خواهد در مورد موضوع کاری مشترک با شما صحبت کند و شما مایل نیستید که ادامه ی کاردچار مشکل شود . چه واکنش هایی را می بایست ارائه دهید ؟ واکنش شما باید بسیار استادانه باشد . در صورتی که صحبت در جهت مثبت در حال پیشرفت است . با تکان دادن سر به علامت تأیید و موافقت ، مخاطب خود را همراهی کنید و در صورتی که مطمئن نیستید چه جوابی باید داد ، می توانید اطلاعات بیشتری را از وی جویا شوید . مثلاً بگویید «« آیا می توانید در این زمینه اطلاعات بیشتری به من بدهید ؟ »» و یا بگویید : «« این نگرش برای من جدید است ، ممکن است کمی بیشتر در این زمینه توضیح دهید ؟»» و در انتها ، اگر شما باگفته هایی مخاطب خود مخالفید ، می بایست نظریات خود را به صورت مؤدبانه و حساب شده ابراز نمایید. به کار بردن جملاتی از قبیل «« ممکن است من اشتباه کنم »» و یا «« به نظر می رسد من موضوع را از زاویه ی دیگری می بینم »» و غیره از راه های مناسب مخالفت با نطرات دیگران است . بکارگیری چنین جملات سبب می شود تا مخاطب د رحالت دفاعی نسبت به شما قرار نگرفته و آماده ی شنیدن نظریات شما باشد . زمانی که ما با نظرات دیگران موافقیم ، زبان بدن ما از این موافقت تبعیت می کند .  معمولاً به سوی مخاطب می جرخیم، به او چشم می دوزیم ، در حالت تأیید سرمان را تکان می دهیم و نسبت به وی توجّه کامل داریم . امّا هنگامی که با شخصی مخالفیم ، روی از وی برمی گردانیم ، لبهایمان را جمع می کنیم و به او بدون توجه می مانیم . این پیام ها به خوبی قابل انتقال هستند .

 در صورتی که ما قصد انجام کاری گروهی و دست جمعی را در حین کلاس درس با دانش آموزانمان داریم ، اگر حتی با برخی از آنان مخالفیم می بایست به همان صورت که توصیه شد با آنان برخورد می کنیم و با زبان منفی بدن آنها را از خود نرانیم . می بایست با حفظ روابط مناسب چنین فرصتی ، حتی اگر با برخی از آراءآنها مخالفیم می بایست سر تکان دهیم ، به آنان توجه کنیم و نشان دهیم که نظرات آنها را درک کردیم و با اضافه کردن این جمله که «« ممکن من اشتباه کنم ، اما .. »» .

     تعهد و پایبندی به انجام توافقنامه: 

  دانش آموزان باید بدانند،شرط حفظ روابط مثبت با دیگران ، پیرو ی و پایبندی به مقررات وضع شده در توافقنامه است . فرض کنید که با یکی از افراد برای طراحی بروشور یک دانشگاه علمی همکار هستید .طبق مذاکرات قبلی می دانید که همکار شما علاقه مند است ،تا نام کالاهای ععلمی و نام افرادی که در ساخت هر کدام از کالاها دخالت داشته اند ،در بروشور چاپ شود . در حالی که شما احساس میکنید بروشور بایک زمینه وطرح آینده نگرانه و باکیفیت عالی ، بیشتر نظر بازدید کننده گان را به خود جلب می کند. حال اگر در آخرین جلسه ی مللاقات کاری تان هر کدام از شما دو نفر در مورد دیدگاه های خود توضیح داده و توافق کرده اید که هر یک از شما ، نظر پنج نفر از افراد جامعه را در این مورد جویا شوید ( در مورد این که کدام یک از طرح ها بهتر است ؟ ) . در صورتی که شما مایل به ادامه ی کار با همکارتان هستید ، بهتر است به قولی که برای جمع آوری آراء و عقاید دیده اید ، پایبند بوده و در فکر عذر و بهانه در مورد این که نتوانسته اید به قول خود عمل کنید ، نباشید . در غیر این صورت او بیش از این به شما به عنوان یک همکار نخواهد نگریست و همکاری با شما را ادامه نخواهد داد.

        1- لبخند زدن و با دیگران به گرمی احوال پرسی کنید.

        2- از اشارات بدنی مثبت استفاده نمایید.

        3-پیام های روشن و شفاف کلامی ارسال نمایید.

        4- مراقب لحن صحبت و گفتار خود باشید .

        5- در پاسخ به گفته های دیگران واکنش مثبت ارائه نمایید.

      6- به توافق های خود پای بند باشید . 

       شکل 3-8 خلاصه ای از آنچه می بایست برای حفظ روابط خوب با دیگران انجام دهیم

    آن چه که مطمئناً نباید انجام دهیم 

   همان طوری که در برخورد با دیگران می بایست کارهای خاصی انجام دهیم ، مواردی نیز هست که مطلقاً نباید آن ها را انجام دهیم ( شکل 4-8 ) . در صورتی که ما خواهان حفظ روابط خوبی با دیگران هستیم ، هرگز نباید به آنها بی اعتنایی و بی توجّهی نماییم و نیز هرگز نباید به آن ها بی احترامی کنیم . به مراتب بهتر است بپذیرم که باور و شناخت کافی از همکارمان نداریم ، تااین که به آن ها نشان دهیم ، قادر به همکاری با ایشان نیستیم . مسلماً مواقعی پیش می آید که شما احساس می کنید طرف مقابل پای بند به توافق ها نیست و سهم خود را به انجان نمی رساند، یا تنبل و لجوج است و یا فکر می کنید که از شما سوء استفاده شده و شما مایل به تلافی هستید. اما بهتر است که بر کار مشترک متمرکز شوید و از مواردی که به همکاری لطمه می زند ، بپرهیزید. اگر با همکارتان تلافی کنید ، هرگز کار مولّدی با وی نخواهید داشت . هرگز نباید یک همکار را کوچک نمود ، و یا کار او را کم جلوه داد . شما نباید سخن مبنی بر دست کم گرفتن همکار خود اظهار کنید . و یا او رابی عرضه ، تنبل و احمق بنامید . هرگز نباید با لحن طعنه آمیز و یا با گوشه و کنایه درباره ی وی صحبت کنید وسپس بخندید و بگویید که منظوری نداشته اید . پیام شما به صورت رسا وروشن به طرف مقابل این طور می رسد که دقیقاً از سخن خود منظور داشته اید . همکاران ممکن است گاهی از تحقیر شدن توسط شما در خلوت عفو نمایند ، اما هرگز از تحقیر شدن در حضور دیگران شما را نخواهند بخشید . ممکن است همکار شما در کار تعلل بروزد ، احمقانه رفتار کند ویا سهم خود را به خوبی به انجام نرساند ، اما گوشزد کردن شکست های وی ، چیزی عایدتان نمی شود. در چنین شرایطی ، بهترین کار این است که سهم خود را به خوبی به انجام برسانید. در صورتی به شکست های آنان اشاره کنید ، ممکن است از همکاری با شما سر باز زنندو شاید شما نیز تمایل به ادامه ی همکاری نداشته باشید .

   همچنین می بایست مطمئن شویم که آنچه همکارمان می گوید و یا انجام می دهد را به حساب آورده ایم . شما با گفتن چنین جمله ای که : «« تو اعتقاد داری که فردا این کار تمام می شود ، در حالی که چنین چیزی غیر ممکن است ، بقیّه اعتقاد دارند که این کار حداقل سه روز طول می کشد »» یک رابطه خوب و هماهنگ را تخریب خواهید کرد . می توانید تصور کنید که تا چه اندازه عقیده ی همکار خود را بی اهمیت تلقی کرده اید ؟ به همین منوال ، شما نباید به لحن طعنه آمیزی به وی بگویید «« فردا ؟ راست می گویی؟ تو تا حالا کجا بودی؟»» یا زمانی که او عقیده ی خود را ابراز می کند پوزخندی زده قیافه ای تمسخرآمیز به خود بگیرید.

   با وجودی که همه ی این توصیه ها در روابط بین فردی معقول و متعارف به نظر می رسند ، اما هنوز شاهدیم که دانش آموزان ، معلمان و سایر بزرگسالان چنین اعمال نهی شده ای را در روابط متقابل انجام می دهند .هنوز هم افراد فکر می کنند که برتری خود را با کنار گذاشتن و به حساب نیاوردن دیگران حفظ و تأمین می کنند . در صورتی که طرف مقابل شما می گویید : «« فردا کار تمام می شود »» ، شما می توانید در پاسخ به او چنین بگویید «« شما این طور فکر می کنید ؟ ممکن است من اشتباه کنم .اما حدس می زنم سهم مربوط به من دو روزی طول بکشد. من امیدوارم گفته ی شما تحقق یابد و شاید تخمین من در مورد مدّت زمان انجام کار اشتباه باشد. »»

  1- نباید به افراد دیگر عدم علاقه ی خود را نشان دهیم .

  2- نباید دیگران را نادیده بگیریم.

  3- نباید دیگران را خوار و حقیر بشماریم .

  4- نباید سهم دیگران را نادیده بگیریم.

  5- نباید به صورت طعنه آمیز با دیگران صحبت کنیم.  

   شکل 4-8 : خلاصه ی از آن چه که ما نباید در روابط انسانی انجام دهیم .

 

    

 نقش روابط انسانی در کلاس های ابتدایی 

بیشترین مطالبی که تا به حال عنوان شد ، در مورد دانش آموزانی قابل استفاده است که قادر به استدلال منطقی می باشند. به طور کلی کودکان از نه سال به بعد چنین قابلیّتی دارند . حال ببینیم در مورد آموزش روابط انسانی برای کودکان مقطع ابتدایی چه باید کرد؟پاسخ این است که همه ی موارد را می توان به کودکان خردسال نیز آموزش داد. به طور طبیعی آن ها قادر به بحث و استدلال عمیقی که دانش آموزان سنین بالاتر از آن برخوردارند ، نمی باشند ، امّا کودکان اصول را به صورت قوانین طلایی همچون احترام به دیگران ، کنار آمدن بدون جنگ و ستیز با دیگران یاد می گیرند و ظیفه ی معلم معرفی اصول و هدایت بحث در این باره است.

  به منظور آشنایی دو مثال از مدارس ابتدایی را مطالعه می کنید :

 مدرسه شماره 1

 آموزش روابط انسانی در سالهای ابتدایی فقط مختصّ دانش آموزان و معلمان نیست ، بلکه والدین را در بر می گیرد. نکته ی کلیدی در ارائه ی مدل مناسب رفتاری است کودکان توسط تقلید رفتارهایی را از بزرگتر ها می آموزند . متأسّفانه در همه ی موارد ، بزرگسالان مدل رفتاری مطلوبی را به کودکان ارائه نمی دهند . یک بار یکی از اولیاء به من گفت : «« من خوشحالم و طریقه ی رفتار شما را می پسندم زیرا دخترم سعی دارد از رفتار شما تقلید کند »». قوانین مدرسه می تواند مثال های عالی برای کودکان باشد . یکی از اصول مدرسه ی 1 این است که در شروع کار مدرسه و به هنگام ورود ، معلمان به شاگردان و والدین خوش آمد گفته شود . معلمان از این شیوه استقبال کرده اند زیرا انجام این کار سبب شده تا کودکان لبخند زدن و صبح بخیر گفتن را بیاموزند . دانش آموزان نیز چنین اظهار نظر می کنند از این که کسی با نام ما را صدا می زند و به ما صبح بخیر می گوید ، خوشحالیم . بر اهمیّت روابط انسانی با والدین به حدّ کافی تأکید نشده است . روابط بین معلم و والدین تأثیر بسیار زیادی بر روابط بین معلم و شاگرد می گذارد . من همواره سعی می کنم تا قوانین طلایی را به همان اندازه که با دانش آموزان به کار می برم با والدین نیز به کار بگیرم . به طور کلی هنگامی که با کودکان سر و کار دارید ، سعی کنید از اصول زیرپیروی نمایید :

 1 – صحبت کردن با کودک درباره ی احساس وی هنگامی که دانش آموزان دیگر او را هل داده اند ، به او لقب بدی داده اند و یا با وی بازی نمی کنند .

 2 – به بحث گذاشتن این مطلب که با دیگران همان گونه رفتار کنند که دوست دارند با آن ها رفتار شود. این موضوع را هر روز تکرار کنید.

 3 – همواره با صداقت و احترام با کودکان صحبت کنید .

 4 – همواره به کودکان شأن ببخشید ، و آن ها را در حضور دیگران سرزنش و ناراحت نکنید .

 5 – کلمات را به دقّت انتخاب کنید. کودکان را برای خطاهایشان سرزنش نکنید ، زیرا سبب بروز حالت تدافعی در آن ها می شود .  جملاتی چون «« این کار تو بود ...؟»» «« چرا این کار را کردی ...؟ »» را به کار نبرید ، بلکه به طور مؤدبانه سوال کنید «« چه کار دیگری می توانی بکنی ؟»»

6 – هنگامی که دو دانش آموز با هم مخالفت دارند ، راهی بیابید که هر دو احساس رضایت خاطر نمایند .                     در برخورد با والدین اصول زیردر مدرسه 1 به کار می رود :

1- به هنگام گزارش سوء رفتار کودکان به والدینشان ، کلمات می بایست به دقّت انتخاب شوند. هر گز کودکان را متهم نکرده و کاری نکنید که والدین آن ها احساس کنند خطای کودک به آن ها برمی گردد . والدین کودکان را بخشی از خود می دانند ، بنابراین در صورت متهم کردن فرزندانشان ، همکاری خود را با مدرسه قطع خواهند کرد . می باید با  والدین در مورد حلّ مشکل هم اندیشی کرد و ره راه حلّی مناسب دست یافت . سعی معلمان و والدین توفیق دانش آموزان است . بنابراین با یاری هم باید کودکام را به سوی موفّقیت سوق دهید .

2- والدین را متقاعد نمایید که اولیاء مدرسه طالب همان اهداف و ایده آل هایی هستند که والدین برای کودکان خود می خواهند و بر آوردن این خواست ها سبب توفیق مدرسه خواهد شد .

 برخی از معلمان از مهارت روابط انسانی خوبی برخوردارند و برخی دیگر فاقد چنین مهارت هایی می باشند . اما تا آن جا که من می دانم اکثر معلمان با جدیّت اصول روابط انسانی را به کار می گیرند .

   مدرسه ی شماره ی  2 

   من سال تحصیلی را با ابراز انتظاراتم به دانش آموزان آغاز کردم وبه آن ها گفتم مدرسه و کلاس در حکم خانواده ی من هستند همچنین افزودم همان طوری که اعضای یک خانواده در همه ی امور با هم توافق ندارند در کلاس درس نیز چنین شرایطی پیش خواهند آمد . اما علیرغم اختلاف سلیقه ها من همواره همگی را دوست خواهم داشت ونیز گفنم که یکایک آنان برای من اهمیّت داشته و خواهان بهترین سال تحصیلی برای یکایکشان می باشم . اضافه کردم ، به خاطر این که آن ها تا این حد برای من عزیز هستند ، بنابراین اجازه نخواهم داد که هیچ گونه بی مهری و شقاوتی نسبت به یک دیگر روا دارند . از آن ها خواستم که در تمام طول سال چه در کلاس درس و چه در زمین بازی رفتار خوب و شایسته ای داشته باشم و افزودم که رفتار خوب نشان دهنده ی شخصیّت مناسب است ، شخصیّتی که برای کوچک و بزرگ احترام قایل است . من مروری بر قوانین طلای کلاس نموده و تابلویی از آن قوانین را در کلاس نسب کرده و گفتم ، پیروی از قوانین طلایی آرمان و شعار این کلاس است . و این قوانین عبارتند از : اگر می خواهی دیگران روی تو اسمی نگذارند، تونیز روی دیگران اسم مگذار . اگر می خواهی دیگران به حرف های تو گوش بدهند ، تو نیز به حرف هایشان گوش بده و از همه مهم تر اگر می خواهی دوستی داشته باشی تو خود دوست خوب باش . به نظر می رسد که دانش آموزان همه ی این موارد را به خوبی در ک کرده و می پذیرند و نیز احساس می کنند این قوانین راه های منصفانه ای برای انجام امور پیشنهاد کرده و مهم تر از همه این که معلمشان آن ها را دوست دارد .

          «« رفتار خوب شخصیتی است که طی آن ما احترام خود نسبت به دیگران را نشان می دهیم . »»

    خلاصه ی آنچه تا به حال خوانده اید :

    در این فصل ما هشتمین عنصر از عناصر نه گانه را بررسی کردیم ، عناصری که جهت ایجاد کلاسی با روحیه ی سینرژی و جذّاب لازم می باشند . در این فصل دیدیم که روابط انسانی خوب به افزایش ظرفیّت همکاری مؤثر با دیگران کمک نموده و به نوبه ی خود سبب آزادسازی انرژی جهت ایجاد کلاسی توأم با سینرژی خواهد شد . حال از این پس در مورد نهمین عنصر لازم ، یعنی حلّ مشکل صحبت خواهیم کرد . هنگامیکه عدّه ای از افراد در محیط بسته ای به کار مشغول اند بروز مشکل ، امری اجتناب ناپذیر است . در فصل آینده خواهیم دید که مشکلات چگونه حل شده ، در نتیجه سبب پیدایش نگرش مثبت  ودر نهایت منجر به حفظ روابط بین فردی خواهد شد .

    درباره ی این مسائل فکر کنید :

 1- تصور کنید با گروهی در فعالیّت های آموزشی یا اجتماعی همکاری می کنید . امّا پس از مدّتی دریافته اید که با یگی از افراد یا گروه اختلاف سلیقه های بسیاری دارید . روابط انسانی در چنین شرایطی چگونه پیش می رود ؟ آیا همه چیز به آرامی خواهد گذشت و یا اختلافات بیشتر می شود ؟ با توجّه به آنچه در این فصل خوانده اید برای پیش برد همکاری چه خواهید کرد ؟

 2- می دانیم که بروز اختلاف در میان افراد گروه غیر قابل اجتناب است . به نظر شما آیا با حذف کلمات ستیزه جویانه روابط بهتر می شود ، یا با پافشاری خصمانه برعقاید و عدم توافق ها ؟

 3- قصد دارید روابط انسانی در کلاستان را ارتقاء دهید بر چه مطالبی تأکیدی می کنید ؟ چه مدّت زمان برای این امر اختصاص می دهید ؟ آیا برای تمرین و یادگیری از کلاس درس تان استفاده خواهید کرد ؟ آیا از روش ایفای نقش استفاده می کنید ؟ آیا گوشه و کنایه زدن و یا نام گذاری نامناسب بر روی افراد را مخاطره آمیز می دانید ؟

  4- تصور کنید در کلاستان روابط انسانی را تمرین کرده اید . دانش آموزانتان خوب پاسخ داده و روابط بین فردی در کلاس خوب است . برای تعمیم این مهارت ها به کارگیری آن ها توسط دانش آموزان با اعضای خانواده و خارج از کلاس درس چه می کنید ؟



نظرات 1 + ارسال نظر
سارا جاوید چهارشنبه 28 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 11:33 ق.ظ http://www.hamrahan.blogsky.com/

سلسله آموزش براى نسل جوان در داخل کشور کلیک کن و ببین منتطر جوابت هستم
www.4edalat.com
http://www.hamrahan.blogsky.com/
****شکن
http://leetservice.com/
http://ilovebiology.info/
http://www.surfidblock.info/
http://01.kordiblog.com/news/1490/
http://googlenew.blogfa.com/page/f.aspx
http://sup5041.pardisblog.com/ http://www.jasjoo.com/web/?show=norm&ask=%D9%BE%D8%B1%DA%A9%D8%B3%DB%8C

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد