تدبیر

اموزشی ، پرورشی ، اچتماعی

تدبیر

اموزشی ، پرورشی ، اچتماعی

آسیب شناسی شیوه های تربیتی خانواده های ایرانی

آسیب شناسی شیوه های تربیتی خانواده های ایرانی

 

درباره شیوه های تربیتی والدین ایرانی دیدگاه های متفاوتی وجود دارد.

شاید قبل از آسیب شناسی این شیوه ها بایدبه آسیب شناسی خانواده ایرانی پرداخت؛ این که در خانواده ایرانی چه جنبه های مثبتی وجود دارد و کدام جنبه های منفی به این نهاد تحمیل شده است. آیا همه آن چیزهایی که مثبت به نظر می رسد، به واقع مثبت است و آیا می توان تحلیل جامعی از رفتارهای خانواده ایرانی ارائه کرد؟ پاسخ به تمامی این سوال ها مجال دیگری می طلبد. اما درباره شیوه های فرزندپروری و آسیب شناسی آن می توان به نکات زیادی اشاره کرد. از غلبه پدر و مادری بر زن و شوهری گرفته تا فرزندابزاری، تربیت فرزندان طلبکار، ضعف ،دانایی والدین، کوته نگری در اهداف، ضعف ارتباطات و تزلزل باورها و اعتقادات که هر کدام به نحوی یکی از ابعاد خانواده را تحت تاثیر قرار داده است. به این ترتیب دامنه بحث چنان گسترده می شود که به سختی می توان در یک گزارش آن ها را جمع بندی کرد.

در این مطلب به رایج ترین شیوه های تربیتی فرزندان و تبعات آن از زبان یکی از کارشناسان پرداخته ایم.

شیوه تربیتی سهل گیرانه

والدین معمولا در برخورد با فرزندان روش های خاصی را بر می گزینند که بیشتر با ویژگی های شخصیتی و تربیتی خود آن ها سازگار است.

دکتر علی پژوهنده، مشاور و روان شناس با بیان این نکته به خراسان می گوید: بعضی از والدین معتقدند که باید فرزندان را آزاد گذاشت و تمام خواسته های آنان را برآورده کرد. حتی اگر خواسته آن ها نامعقول باشد، در واقع همه تلاش این دسته از والدین این است که کودکشان در راحتی کامل باشد. آن ها هرگونه ناکامی را برای او مضر و خطرناک می دانند و با این نگرش، خود را از انجام مسئولیت معاف و کودک را به حال خود رها می کنند.

به این شیوه فرزندپروری، شیوه سهل گیرانه یا آزادی مطلق می گویند. والدین در این شیوه فرزندان خود را کنترل نمی کنند از آنان توقعی ندارند و خونسرد هستند. در امور منزل نظم و تربیتی ندارند و در پاداش دادن یا تنبیه کودک خود چندان جدی عمل نمی کنند. از فرزندانشان انتظار رفتار عاقلانه ندارند و به آن ها آموزش کسب استقلال نمی دهند.

به طور کلی قواعد کمی دارند و از فرزندان خود حتی توقع پای بندی به همان قواعد اندک را ندارند. به رعایت ادب، ساعت خواب، آداب غذا خوردن و ... فرزندشان توجهی نمی کنند و خود نیز چندان به رعایت نظم و ترتیب پای بند نیستند. حتی گاه کودک رااز آسیب رساندن به وسایل منزل منع نمی کنند زیرا تصور می کنند این کار، ایجاد محدودیت می کند.

کودکانی که با این شیوه بزرگ می شوند اغلب بسیار سهل گیر هستند. آن ها در کنترل رفتار های خود مشکل دارند، افرادی پرتوقع و دارای حداقل توانایی خوداتکایی، استقلال، خودنظم دهی، مسئولیت پذیری و فعالیت های اکتشافی اند. شیوه فرزندپروری سهل گیرانه باعث تکانشی بودن، نافرمانی، سرکشی، متوقع بار آمدن کودک می شود و در نوجوانی باعث خودبینی جوان و عملکرد ضعیف در مدرسه خواهد شد.

شیوه تربیتی سخت گیرانه

این مشاور و روان شناس ادامه می دهد: در طرف مقابل شیوه سهل گیرانه، شیوه سخت گیرانه یا مستبدانه قرار دارد. در این شیوه والدین و بیشتر پدر سعی می کند بر تمام جوانب زندگی فرزند کنترل داشته باشد و اجازه هیچ نوع انحرافی از قوانین خانوادگی و ارزش های خود را به فرزندان نمی دهند. این شیوه بیشتر در میان خانواده هایی دیده می شود که در آ ن ها تمام اعضای خانواده مطیع امر پدر هستند و پدر حتی زمان خواب فرزندان را تعیین می کند.

در خانواده های مستبد اجازه تصمیم گیری بدون اجازه پدر حتی برای برخی مسائل شخصی وجود ندارد. تفریح، مهمانی دادن، قرار ملاقات و بسیاری از موارد دیگر با صلاح دید پدر یا مادر انجام می شود و تنها پدر یا مادر است که نظرش اهمیت دارد. گویی وقت و انرژی تمام اعضای خانواده سرمایه پدر تلقی می شود و او حق دارد هرگاه صلاح دید از آن استفاده کند.

در این خانواده ها بیشتر درگیری و نزاع فرزندان با مادر و در سنین نوجوانی با پدر است. نزاع با مادر معمولا واکنشی به رفتار پدر است زیرا مادر مجری فرمان های پدر است؛ به ویژه در سنین نوجوانی که فرزندان خواهان آزادی و استقلال عمل بیشتری هستند، زمینه برای ایجاد درگیری با والدین به بهانه های مختلف فراهم می شود. تحقیقات نشان می دهد که فرزندان به ویژه پسران در این خانواده ها معمولا دارای عزت نفس پایین هستند و گاه رفتارهای ضداجتماعی و بیمارگونه از خود بروز می دهند.

آسیب ها

معمولا خانواده  بی بند و بار و سهل گیر یعنی خانواده  ای که نظارت کافی بر کودک خود ندارد و خانواده سخت گیر و خشن ، محیط مناسبی برای پرورش نوجوانان بزهکار محسوب می شود. تحقیقات نشان می دهد بین بزهکاران و والدین آن ها خصومت متقابل وجود دارد. در بسیاری از مواقع والدین برای رفتارهای غیرقابل توجیه فرزندانشان برخورد قاطعانه ای ندارند و نمی دانند چه راه های موثری برای کنارآمدن و حل تضادها و مشکلات خانواده وجود دارد. همچنین طبق تحقیقات فرزندان خانواده های سهل گیر یا سخت گیر اغلب در رسیدن به پایگاه های هویتی خود دچار مشکل می شوند. بیشتر این نوجوانان از لحاظ هویتی نارس یا آشفته اند. آن ها نمی توانند جواب سوالات مهم خود را از والدین بگیرند و دچار سردرگمی می شوند.

اغلب آن ها معمولا دچار تنش با جامعه و اطرافیان می شوند و نمی توانند نقش های خود را به خوبی در جامعه ایفا کنند، شاید تصور شود که فرزندان خانواده های سهل گیر از وضعیت خود راضی هستند اما اغلب چنین نیست این دسته از افراد همیشه طلبکار و والدین همیشه بدهکارند. از آن سو در خانواده های سخت گیر فرزندان ابزارهایی برای رسیدن والدین به آن چیزهایی که خود نرسیده اند، تلقی می شوند. به همین لحاظ به فرزندان بیش از اندازه توجه می شود و در بسیاری از این خانواده ها ترس از انحراف وجود دارد و این ترس و نگرانی افراطی خود عاملی خطرساز برای گرایش نوجوان به بزه می شود. زیرا ترس از انحراف ناخواسته زمینه های انحراف را بیشتر می کند.

چه کنیم؟

دکتر پژوهنده با اشاره به این که شیوه کارآمدتری برای تربیت فرزندان وجود دارد که باید آن را آموزش دهیم، توضیح می دهد: شیوه مقتدرانه، شیوه ای است که یک رابطه منطقی و متعادل در خانواده بین والدین و فرزندان وجود دارد. در این شیوه والدین برای فرزندان حقوقی را می شناسند و اجازه نادیده گرفتن آن را به خود نمی دهند. معمولا برای انجام هرکاری به طور جمعی تصمیم گیری می شود و همه اعضای خانواده خود را موظف به شرکت در تصمیمات و رعایت آن و تن دادن به قواعد خانواده می کنند. تنبیه و تشویق به جا به کار برده می شود اما تنبیهات اغلب به روش های صحیح و منطقی اعمال می شود نه به روش های خشن و غیرمتناسب. در این خانواده ها حرمت پدر و مادر حفظ می شود و ممکن است نظر آن ها به دلایلی از سوی فرزندان رد شود اما حرمت و شان آن ها حفظ می شود. شیوه فرزندپروری والدین، نقش بسیار مهمی در تعیین شخصیت آینده فرزندان دارد. خوب است بدانید فرزندان در آینده شیوه فرزندپروری شما را در پیش می گیرند و در برخورد با فرزندان خود به شیوه امروز شما عمل می کنند!

تربیت فرزندان

والدین معمولا برای تربیت فرزندان دچار افراط و تفریط می شوند. عده ای از خانواده ها هیچ کنترل و نظارتی بر فرزندان ندارند و همه تلاششان این است که فرزندانشان در راحتی به سر برند. کودکانی که به این شیوه بزرگ می شوند، بسیار سهل گیرند از طرفی بعضی از خانواده ها قوانین سخت گیرانه ای دارند و تصمیم گیری امور فرزندان تنها برعهده والدین است. در این خانواده ها نیز فرزندان عزت نفس پایین دارند و رفتارهای ضد اجتماعی نشان می دهند

منبع: خراسان

نظرات 1 + ارسال نظر
حیدری پنج‌شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:58 ب.ظ http://www.shimikherameh.blogfa.com/

با سلام خدمت استاد گرامی :
وبلاگ بسیار خوبی دارید . اتفاقا در گوگل وبلاگ شما را مشاهده نمودم. امیدوارم
در کارتان موفق باشید .
وبلاگ شما را لینک نمودم . سری هم به ما بزنید و اگر صلاح دانستید لینک نمایید .
با تشکر - حیدری ( وبلگ شیمی خرامه )

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد