lاگر می خواهید کارکنانتان بزرگ بیندیشند، گام های بزرگ بردارید.
(مایکل دل ، نویسنده کتاب بی واسطه از دل)
lدورانی پر خطر پیش روی غول های دنیای کسب و کار قرار دارد ، مگر آن که در راه و روش خود باز نگری نمایند.
(چارلز هندی ، نویسنده کتاب پیل و پیشه)
lتنها خروج از سر مستی های گذشته بینش های تازه می آفریند.
(اندرو گرو ، نویسنده کتاب تنها بی پروایان پایدارند)
lانسان در بازی گاهی می برد و گاهی چیز یاد می گیرد.
(رابرت کیوساکی-شارون لچتر ، نویسندگان کتاب با بای دارا.با بای نادار)
lتغییر را نمی توان مهار کرد، ولی می توان از آن پیش افتاد.
(پیتر دراکر، نویسنده کتاب چالش های مدیریت در سده 21)
lمدیران امروز با سازمان هایی سر و کار دارند که هیچ شباهتی به سازمان های گذشته ندارند. جوامع و سازمان ها در صورتی قادر به دوام هستند که عمیقا تغییر کنند.
(چارلز هندی، نویسنده کتاب خدایان مدیریت)
lتنها امتیاز رقابتی سازمان ها در سده 21 بر خورداری از کارکنان فرهیخته و ارزش مند است و بهره برداری از این کارکنان بزرگ ترین چالشی است که مدیران در این سده با آن رو به رو هستند.
(مایکل ارمسترانگ، نویسنده کتاب مدیریت منابع انسانی)
lاگر شما فرهنگ را هدایت نکنید، فرهنگ شما را هدایت می کند.
(ادگار شاین ، نویسنده کتاب فرهنگ سازمانی)
lبازاریابی امروز نه بر محور امکانات تولیدی سازمان، که بر اسا س تامین رضایت مشتری استوار است.
(فیلیپ کاتلر ، نویسنده کتاب کاتلر در مدیریت بازار)
lاعمال شما با صدایی بلند تر از گفتارتان سخن می گویند.
(استیفن رابینز، نویسنده کتاب کلیدهای طلایی مدیریت منابع انسانی)
lمدیر هر سازمانی بالاترین نقش را در تبدیل هوشمندی افراد به کارکرد موثر و سودمند دارد.(مارکوس باکینگهام-کورت کافمن ، نویسندگان کتاب گام نخست رهیدن از قانون های کهنه)
lجامعه قبل از هر چیز مجموعه ای از افراد و سر گذشت زندگی ان هاست.
(پیتر دراکر، نویسنده کتاب ماجراهای یک مشاهده گر)
lتقلید مو به مو از رقیب، بهترین فرصت برای از دست دادن سرمایه است.
(تام پیترزف، نویسنده کتاب مدیران بر جسته سخن می گویند)
lبرزگ بیندشید.برزگ عمل کنید.برزگ باشید.
(کن بلانچارد ، نویسنده کتاب مدیریت بر قلب ها)
lما کار عظیمی در مقابل خود داریم. ما نیاز داریم تا کسب و کارهایمان را از نظر اطلاعاتی با سواد کنیم.
(پیتر دراکر، نویسنده کتاب مدیریت در جامعه)
lبزرگ ترین کشف عصر ما این است که:انسان ها می توانند با اصلاح نگرش های ذهنی خود زندگانی خویش را اصلاح کنند.
(جان ماکسول ، نویسنده کتاب مدیریت نگرش)
lاولین روش بر آورد هوش یک فرمانروا این است که به آن هایی که در اطرافش گرد آمده اند، بنگریم.
(جان ماکسول، نویسنده کتاب پرورش کارکنان)
lتمایز یک محصول باید در راستای ذهنیت مصرف کننده صورت گیرد ،نه مخالف آن.
(جک تراوت ، نویسنده کتاب تمایز یا نابودی)
lدر تمام طول تاریخ بشر، منشا کامیابی دست یابی به منابع طبیعی مانند زمین طلا و نفت بوده است. ناگهان ورق برگشته و دانش به جای آن نشسته است.
(لستر تارو ، نویسنده کتاب ثروت آفرینان)
lآن هایی که از جای خود می جنبند، گاهی می بازند.آن هایی که نمی جنبند، همیشه می بازند.
(لستر تارو ، نویسنده کتاب جهانی شدن)
lاگر همه چیز مهم باشد، پس بدان که هیچ چیز مهم نیست.
(پاتریک لنچیونی ، نویسنده کتاب چهار دغدغه مدیران )
lتوان افزایی به مدیران امکان می دهد تا از دانایی ، مهارت، تجربه و انگیزه همه افراد سازمان بهره برداری کنند.
(کن بلانچارد ، نویسنده کتاب سه کلید توان افزایی)
lموفقیت اغلب باعث غرور شده و غرور منجر به شکست می شود.
(جک تراوت ، نویسنده کتاب شرکت های بزرگ.مشکلات بزرگ)
lرهبری هنر گوش دادن به دیگران است.چنان چه به سخنان کسی خوب گوش فرا ندهید، نمی توانید درون و روان او را بشناسید.
(رابرت کیو ساکی، شارون لچتر، نویسندگان کتاب کارراهه با بای دارا)
lسازمان های بر جسته بایستی نه تنها متفاوت بودن کارکنان از همدیگر را بپذیرند ،بلکه باید برای این تفاوت ها سرمایه گذاری کنند.
(مارکوس باکینگهام-دونالد کلیفتون ، نویسندگان کتاب گام دوم کشف توانمندی ها)
lیک مشتری خوشحال احساسش را به سه نفر می گوید.اما یک مشتری نا راضی بیست نفر را با خبر می کند.
(سایبر چاود هاری ، نویسنده کتاب معجزه شش سیگما)
lهنر بازاریابی امروز فروش یخچال به اسکیمو نیست ، بلکه اسکیمو را به عنوان یک مشتری خشنود همواره در کنار خود داشتن است.
(دان پیرز-مارتا راجرز ، نویسندگان کتاب بازاریابی تک به تک)
lمی توان رهبر مردم نبود، ولی آنان را دوست داشت .اما بدون عشق به مردم نمی توان آن ها را رهبری کرد.
(جان ماکسول ، نویسنده کتاب رهبری)
lرهبری یعنی هنر جلب پیروی داوطلبانه دیگران.
(جیمز لویس، نویسنده کتاب رهبری پروژه)
lموفقیت اغلب باعث غرور شده و غرور منجر به شکست می شود.
(جک تراوت ، نویسنده کتاب شرکت های بزرگ.مشکلات بزرگ )
مجله الکترونیکی مدیریت - دکتر حیدری
تقریبا نیم ساعتی بود که توی اتاق مدیر عامل بودم و بیش از شش ماه از پیاده سازی نرم افزار مکاتبات الکترونیک (اتوماسیون اداری) می گذشت. دیگه داشت حوصله ام سر می رفت و نزدیک بود با گفتن چند جمله قصار کار دست خودم بدم.
روی تمام کلید های صفحه کلید کامپیوترش حروف فارسی را هم چسبانده بودند ولی باز هم تو پیدا کردن حروف مشکل داشت. مخصوصا با حرف های "پ" و "ژ" که جای مناسبی روی صفحه کلید ها ندارند.
بالاخره انتظار به سر رسید و موفق شدم از اتاقش بیام بیرون! بالاخره تونست با کمک های من، البته به طوری که بهش بر نخوره، آخه خدای نکرده مدیرعاملی گفتن! نامه ای را که مدت ها توی کارتابل الکترونیکی اش مانده بود پی نوشت (پاراف) کند.
موفقیت دیگر من امروز این بود که تونستم بدون اینکه نامه را پرینت کند ازش بخواهم که نامه و پیوست هاش را مطالعه کرده و پی نوشت نماید. تقریبا در اکثر موارد وقتی نامه ای را توی کارتابل الکترونیکی بهش ارجاع می دهیم به منشی اش می گوید از نامه یک پرینت بگیر تا مطالعه و پی نوشت کنم.
مدت ها بود برای من این پرسش مطرح بود که چرا باید حتما پرینت گرفته و بعد روی نسخه کاغذی دستور بدهد با خودم می گفتم حتما می خواهد سند رسمی در سوابق حفظ شود ولی آیا مگر سند الکترونیکی که در سازمان گردش می کند رسمی نیست؟! آن هم توی وضعیت جاری مملکت که حجم زیادی از جابجایی پول ها از یک حساب به حساب های دیگر به صورت الکترونیکی انجام می شود و حتی اداره دارایی نیز بخشی از دفاتر مالی را به صورت الکترونیکی قبول می کند.
این پرسش برام باقی بود تا اینکه امروز که توی اتاقش بودم دیدم بنده خدا (مدیر عامل رو می گم) چه زجری برای تایپ چند کلمه می کشد. یادم نمیره روزی را که قرار بود از نرم افزار مکاتبات الکترونیک استفاده بشه سخنرانی محکمی اندر مزایای این روش داشت و همه خوشحال بودند که با چه مدیر فرهیخته و به روزی روبرو هستند
بی سوادان قرن 21 کسانی نیستند که نمی توانند بخوانند و بنویسند بلکه کسانی هستند که نمی توانند آموخته های کهنه را دور بریزند و دوباره بیاموزند.
منبع:مشاور مدیریت
حسن اخلاق و صبر او در شداید بهگونهای بود که حتی پای در راه عیادت کسی گذاشت که بر سر و رویشان خاکروبه ریخته و به سویش سنگ انداخته بود. اگر این صبر نبود، اگر این گذشت نبود، اگر این عشق معرفت نبود، هرگز در آن سالهای جاهلیت که جان دختران خود را به تلخترین شیوه زیر نگاههای پرقساوت به نابودی میکشاندند، قلبها به رأفت و محبت نمیلرزید و پای در راه نمیگذاشت. حسن اخلاق خاتم رسولان تا جایی است که خداوند آن را مورد ستایش قرار میدهد. حجتالاسلام و المسلمین عباس فیض مدرس حوزه علمیه قم، حوزه علمیه چیذر، حجتبنالحسن و ... از توجه به اخلاقیات به عنوان اصلی بر بعثت رسول خدا (ص) یاد میکند.
مهمترین مسئلهای که در بعثت پیامبر (ص) باید مورد توجه قرار گیرد، چیست؟
برنامههای اسلام به سه دسته تقسیم میشود. اصول عقاید که فقط از راه عقل ثابت میشود و در این مسائل عقل باید به تکامل و باور برسد تا آن را بپذیرد. برنامه دوم اسلام احکام است. احکام نیز ارزش و جایگاه خود را دارد و برنامه سوم که اخلاقیات است. پیامبر (ص) میفرمایند: من مبعوث شدم به خاطر مکارم اخلاق. از اخلاقیات به اخلاق اسلامی تعبیر میشود.
اخلاق چه معنا و مفهومی دارد؟
در واقع برنامههای اسلام که پیامبر خدا (ص) به آن عنایت خاصی دارند اخلاق است. مردم نیز گرایش خاصی به بحث اخلاق دارند. خداوند به پیامبر خود میفرماید: اگر بداخلاق بودی، مسلمانان از اطراف تو میرفتند. یعنی تمام عظمت اسلام به خاطر اخلاق خوب پیامبر (ص) ماندگار شده است.
اخلاق برای مردم معنا و ریشهاش شاید کاملاً روشن نباشد. اخلاق جمع خلق یعنی سجایا و صفات اخلاقی و سرشتی است که با بصیرت فهمیده میشود. اگر کسی این صفات را داشته باشد صاحب اخلاق خواهد شد و راه صفات بد و صفات خوب را در علم اخلاق میتوان آموخت.
این توجه به اخلاقیات را در چه موارد دیگری نیز میتوان مورد توجه قرار داد؟
پیامبر (ص) مبعوث شدهاند تا سجایا و صفات اخلاقی را تمام و کمال به جا آورند. علت اساسی بعثت این مسئله است. امام حسین (ع) را ببینید بیشتر خلق و خوی و رفتار امام است که باعث زنده ماندن نهضت عاشورا شده است. گاندی که یک فرد اخلاقی است جذب اخلاق و سجایای اخلاقی امام حسین (ع) قرار دارد. باید این جنبه از بعثت را مورد توجه و سرمایهگذاری قرار دهیم. پیامبر (ص) 23 سال اذیت شدهاند در جو عربستان با اخلاق جاهلی اعراب و تندیهایی که با رسول خدا (ص) کردند و ایشان زحمت کشیدند چرا برای اینکه اخلاق ضربه نخورد. در طول تاریخ و آنچه که بر جای مانده است یک عمل خلاف اخلاق از پیامبر (ص) دیده نشده است. حضرت علی (ع) 25 سال سکوت میکنند، ولی سختی سکوت را به دوش میکشند تا پایههای اخلاق و ارزشهای اخلاقی از بین نرود. امام حسین (ع) نیز در صلح خود میخواستهاند که ارزشهای اخلاقی را به مردم یادآور شده و نشان دهند.
بنابراین میبینیم که در دین مبین اسلام برای اخلاق ارزش زیادی قائل شدهاند.
پیوند میان قلبهای مردم در جوامع مختلف چگونه میتواند با مبحث اخلاق برقرار شود؟
مردم دنیا تشنه اخلاقیات هستند و پیامبر خدا (ص) از روز اول که مبعوث شدهاند میفرمایند: من فقط و فقط مبعوث شدم برای اینکه مکارم اخلاق را تکمیل کنم. رعایت این مسئله برای کسی که اخلاقی است و میخواهد اخلاق را بر جامعه و مردم حاکم کند سخت و دشوار است و باید در برابر هر سختی مسائل را به روی خود نیاورد. حتی خداوند به پیامبر (ص) میفرماید: یا رسولاللـه، تو را دروغگو، کاذب، مجنون و ... میخوانند و مسخرهات میکنند تو صبر کن. این صبر یعنی اینکه حبس نفس کن و پس از آن میبینیم که خداوند متعال به پیامبر (ص) خود میفرماید: همانا تو عالیترین و بهترین اخلاق را داری.
ببینید رسول خدا (ص) چگونه رفتار کرده که خداوند اینگونه او را مورد ستایش قرار داده است. اگر فقط به همین مسئله توجه کنیم میبینیم که در بعثت، خداوند از رسول خود میخواهد که مردم را موعظه کند. رسول خدا (ص) به امت خود میگوید: مردم شما را یک موعظه میکنم و آن این است که از خواب بیدار شوید و برای رضای خدا قیام کنید.
برای رسیدن به این منزل چه باید کرد؟
عرفا به این مرحله یقظه میگویند که یک منزل بین انسان و خداوند است. انسان باید در این مرحله بیدار شود تا بتواند حرکت کند. کاری که رسول خدا (ص) انجام دادهاند این حرکت و بعثت درونی است.
نقش عبادت و احکام در این رسیدن و حرکت چقدر است؟
عبارتها و ریاضتهای شرعی مقدمهای هستند برای درست کردن اخلاقیات. اگر کسی روزه میگیرد در مدتی که دست از خوردن و آنچه که باطل کننده روزه است، در اصل دارد باطن خود را پرورش میدهد تا هنگام مواجه شدن با مشکلات، مقاومت کند. عرفا اعتقاد دارند انسان در قید و بند گرفتار است و در تیره روزی قرار دارد. انسان گرفتار شده در زندان نقص، وقتی از این تیرگی خلاص میشود که بتواند خود را نجات دهد. این مسئله ممکن نیست مگر اینکه فرد خود را به اخلاقیات مزین کند و مراحل تکاملی را بپیماید.
این مراحل چه زمانی محقق میشود؟
این مراحل تکاملی تحقق پیدا نمیکند مگر اینکه بعثت و یقظه حاصل شود. اگر بخواهیم علت بعثت انبیا را خلاصه کنیم به جمله خود پیامبر (ص) اشاره میکنیم که میفرماید؛ آمده تا اخلاق خوب را به ما نشان دهد. برای اینکه بتوانیم کسی را جذب اسلام کنیم با برخورد عالی و انسانی است که این مسئله تحقق پیدا میکند. تاریخ امامان و پیامبر (ص) گواه همین مسئله است. امام حسین (ع) به اسب دشمن خود آب میدهد و اگر ریشهیابی کنیم متوجه میشویم که فلسفه قیام ایشان نیز توجه به اخلاقیات است. امام به ما یاد دادند که انسان به دنیا آمدی، انسان زندگی کن، انسان بمیر و انسان محشور شو.
بنابراین هر کسی در هر مذهب و جایگاهی که قرار دارد به فلسفه بزرگ بعثت باید توجه کند باید بعثت درونی ایجاد کند تا به بیداری و برانگیختگی اخلاقی برسد.
چه توصیههایی برای این رسیدن شده است؟
اسلام توصیه کرده است در آغاز راه باید بیداری ومعرفت پیدا کرد. کوچکترین حرکتی بدون معرفت بیفایده است. بنابراین کسب معرفت نخستین پله است و پس از آن است که تمام جایگاهها به دست میآید.
و برای کسب معرفت چه راهی را باید پیمود؟
عدهای بر این عقیدهاند که نیاز به یک استاد و محبوب است تا به عشق او حرکت میسر شود، ولی عدهای میگویند خواستن، توانستن است. اگر پی ببری که اخلاق کریمه انسانی، واجب است و فرد با آن محشور میشود، خودش میتواند خود به خود شروع به حرکت کند. اکثر افراد پی به این نیاز بردهاند. آنچه که باعث تأخیر در این مسیر میشود، به دنبال کسی بودن است.
سالها دل طلب جام جم از ما میکرد
آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد
ما به جای جستن در خود، به دنبال بیگانه میرویم و این مسئله باعث تأخیر میشود.
منبع:وبلاگ آل محمد(ص