تدبیر

اموزشی ، پرورشی ، اچتماعی

تدبیر

اموزشی ، پرورشی ، اچتماعی

​طنز اجتماعی-فرهنگی

غر می زنم ، پس هستم !

امروز صبح رفته بودم نان بربری بگیرم ؛ روی میز جلوی نانوایی فرچه ایست که با آن از نان ها آرد زدایی می کنند ! منتها فرچه نانوایی ما انقدر استفاده شده که دیگر کارایی ندارد . مرد میانسالی که متوجه شد فرچه کارایی اش را از دست داده ، شروع کرد به غرولند کردن های زیر لب ... مملکت قانون نداره !

برایم عجیب بود که فرچه نانوایی سر کوچه ما چه ربطی به قانون مملکت دارد !؟

یادم آمد که این صحبت ها و ارتباط ها را در جاهای دیگری هم دیده و شنیده ام .. مثل چند روز پیش که وقتی مسئول باجه پست به آن خانم مراجعه کننده گفت که باید پاکت نامه ات را عوض کنی ، باز هم شاهد همین غرزدن ها و ارتباط دادن های عجیب بودم ...

یاد چیزهای دیگری هم افتادم . مثلاً وقتی 3 ساعت در مطب دکتر نشسته ایم و همه افراد ساعت 6 وقت داشته اند و الان ساعت 9 شب است و همه فقط زیر لب طوری اعتراض می کنند که نکند منشی دکتر بشنود !

یاد همسایه ای که به سختی از کنار مصالح ساختمانی توی کوچه عبور می کرد و به سازنده محترم فقط لبخند تحویل می داد !

یاد وقتی که مسئول امضای پرونده رفته است به اتاق کناری تا در مورد فوتبال دیشب با همکارش صحبت کند و ارباب رجوعان منتظر پس از بازگشت ایشان ، نارضایتی شان را فراموش می کنند و بلادرنگ آن روی چاپلوسانه خود را به نمایش می گذارند !

ما ایرانی ها آدم  های مهربان و نوع دوستی هستیم . اصلاً دلمان نمی خواهد کسی از دست ما ناراحت شود. ولی یک ویژگی دیگر هم داریم که نمی توانیم این بدی ها و بی نظمی ها را فراموش کنیم و حتماً باید ابراز وجود نماییم ! به هر حال باید یک جا بگوییم که از شرایط راضی نیستیم . چه جایی بهتر از پشت سر دیگران و البته بصورت مخفیانه !

در روش های ارتباطی ، به انواع «منفعلانه، تهاجمی و قاطعانه» اشاره می کنند ولی نمی دانم چرا بیشتر ما ایرانی ها منفعل یا مهاجم هستیم و کمتر شخصیت قاطعی می بینیم . عوامل مختلفی در شکل گیری این نوع شخصیت و ارتباط تاثیر دارند . تربیت خانوادگی ، فرهنگ ، محیط و ....

ولی شایسته نیست که در عصر ارتباط و آموزش ، خودمان را فراموش کنیم و برای ارتباط با دیگران ، آموزش نبینیم . شایسته نیست که فقط غر بزنیم و به فکر چاره نباشیم .

به نظرم می شد به جای متهم کردن مملکت به بی قانونی ، وضعیت فرچه را به نانوا تذکر داد .

به نظرم می شد اشکال پاکت نامه را از مامور پست پرسید تا یا او بسته ما را قبول کند و یا ما قانع شویم .

به نظرم می شد به خانم منشی و یا به آقای دکتر اعتراضی مودبانه و قاطعانه کرد که فکری به حال وضعیت وقت دادن هایشان بکنند و احترام بیشتری برای شعور و وقت بیماران قائل شوند .

به نظرم می شد در کنار آن لبخند تصنعی ، در مورد زمان بردن نخاله های ساختمانی از سازنده پرسید .

و اگر جرات اعتراض به آن کارمند را نداریم و اگر وقت نداریم به مدیر او کم کاری کارمندش را گزارش دهیم ، به نظرم می شود حداقل با رفتار چاپلوسانه ، کم کاری اش را تایید نکنیم .

باتشکر از دکتر جلایر به خاطر ارسال مطلب فوق