تدبیر

اموزشی ، پرورشی ، اچتماعی

تدبیر

اموزشی ، پرورشی ، اچتماعی

تعلیم وتربیت کنونی

نکاتی پیرامون تعلیم وتربیت کنونی (تربیت طربناک اثر دکتر کریمی)

تعلیم وتربیتی اصیل وپایدار است که خود جوش ودرون زاباشدوازهرگونه اجبارواکراه عاری باشد،بویژه درتربیت اخلاقی که بایدفضایل معنوی درافراد ازجان ودل ونه از روی تظاهروریاوبخاطر کسب پاداش واجتناب از تنبیه سربزند.هرگونه تحکم، آدمی راازصداقت وخلوص دررفتاراخلاقی باز می دارد.

تعلیم وتربیت کنونی دراغلب موارد بیش از آنکه اخلاق رادرونی کند،دانش آموزان راواداربه تظاهر لخلاقی می کند وبیش از آن که آنها ازنفس اعمال ورفتار نیک خود لذت ببرند سعی در کسب پاداش های بیرونی برای نقش بازی های اخلاقی دارند،برای همین است که ریا وتظاهر جای خود را به اخلاص واعتقاد درونی می دهد.

لیاقت وکفایت در مدیریت

از دیدگاه اسلام، مدیر خوب در هنگام پیدایش مشکلات، با روحیه‌ای مطمئن و قوی با آنها برخورد می‌کند.
چنان‎که حضرت علی ـ علیه‎ السلام ـ خطاب به مالک اشتر می‎نویسد:
«ای مالک، برای کارهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، مدیرانی را بر گزین که از بزرگی و عظمت کار نترسند و پریشان نشوند».
مدیر اسلامی باید قدرت پاسخ‎گویی داشته و هدایت‎گر مغزها و راه‎ها باشد.
در نظام اسلامی، برای گزینش مدیر توجهی به سن افراد نمی‌شود؛ بلکه آنچه لحاظ می‌شود ایمان، تخصص، کفایت و لیاقت است؛ چنان‎که پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ مصعب بن عمیر جوان را برای نمایندگی خود در مدینه برگزید و او اولین کسی بود که در مدینه نماز جمعه اقامه کرد و با مدیریت آگاهانه‌اش، تحول عظیمی در آن شهر به وجود آورد و زمینه را برای ورود پیامبر ـ‌ صلّی الله علیه و آله ـ فراهم ساخت؛ هم‌چنین اسامه بن زید 18 ساله را برای فرماندهی لشکر بر گزید.

شگفت‌انگیز‌ترین آدم‌ها.

آنانی که وقتی هستند، نیستند و وقتی که نیستند هستند.

در زمان بودشان چنان قدرتمند و با شکوه‌اند که ما نمی‌توانیم حضورشان را دریابیم. اما وقتی که از پیش ما می‌روند نرم نرم آهسته آهسته درک می‌کنیم، باز می‌شناسیم، می فهمیم که آنان چه بودند. چه می‌گفتند و چه می‌خواستند. ما همیشه عاشق این آدم‌ها هستیم. هزار حرف داریم برایشان. اما وقتی در برابرشان قرار می‌گیریم قفل بر زبانمان می‌زنند. اختیار از ما سلب می‌شود. سکوت می‌کنیم و غرقه در حضور آنان مست می‌شویم و درست در زمانی که می‌روند یادمان می‌آید که چه حرف‌ها داشتیم و نگفتیم. شاید تعداد این‌ها در زندگی هر کدام از ما به تعداد انگشتان دست هم نرسد. 

دکتر شریعتی