تدبیر

اموزشی ، پرورشی ، اچتماعی

تدبیر

اموزشی ، پرورشی ، اچتماعی

سرانجام سیاست مدرسه محوری

باسمه تعالی

سرانجام سیاست مدرسه محوری

کارایی واثربخشی هر سازمانی به نحوه ی مدیریت وکاربرد صحیح وموثر منابع انسانی بستگی دارد،علمای مدیریت از سال 1920مدیریت منابع انسانی رابعنوان یک تخصص حرفه ای پذیرفته وبرای آن اصول اخلاقی حرفه ای راتدوین نموده اند.

انجمن بین المللی مدیریت پرسنلی به آنان که بنا بر الزامات شغلی ووظائف اداری نقش حساس تری در تعین سرنوشت خدمتی دیگران دارند رعایت اصول دهگانه زیر را توصیه نموده است:

1-همیشه مقام عالی انسانی را مد نظرداشته باشند.

2- درموردمنافع عموم بر اساس وجدان وبی نظری اقدام کنند.

3-وظائف ومسئولیت های خود را بدون این که بخواهند برای خود کسب موقعیت کنند به نحو شایسته انجام دهند.

4-تلاش کنند که اصل شایستگی را تعمیم واز تبعیض دوری جویند.

5-رابطه حساس وحیاتی بین شغل،کارکنان وجامعه را تشخیص دهند.

6-روشی راانتخاب کنند که باعث تقویت وابراز استعدادهای بالقوه کارکنان گردد.

7-برنامه هایی را که به مشارکت وتلاش هرچه بیشتر کارکنان منجر می شود تقویت کنند.

8-به همان میزان که نسبت به مدیران رده بالا احساس مسئولیت می کنند نسبت به همه کارکنان احساس مسئولیت داشته باشند ودر احقاق خق کارکنان بکوشند.

9-راه حل های عادلانه وسازنده برای مسائل مربوط به مدیریت وکارکنان پیدا کنند.

10-نسبت به اطلاعاتی که در زندگی خصوصی کارکنان دراختیار دارند محرم باشند واین اطلاعات رادر اختیار همه قرار ندهند،مگر آن که به صلاح کارکنان باشد.

شکی نیست نظام فعلی حاکم بر آموزش وپرورش کشورمان ،به رغم تلاش های همه دست انرکاران آن با مشکلات فراوانر از جمله ساختار متمرکزاداری ،حاکمیت آموزش بر پرورش،تبدیل شدن امر پرورش به مقوله ای غیر کارآمد،حاکمیت نمره محوری بر نظام ارزشیابی،عدم امکان مشارکت جدی وهمگانی مردم واقشار جامعه ،بی انگیزگی مدیران مدارس ،معلمان ودانش آموزان و...روبرو می باشد که اصلاح آن ضمن وقت گیر بودن امری لازم وحیاتی است.

یکی از طرح هایی که برای رفع این نارسایی ها بر آن تاکید می شود نظام یا سیایت مدرسه محوری است که محور فعالیت آن دانش آموزاست وباعث افزایش قدرت تصمیم گیری واستقلال نسبی وانعطاف پذیری وروش های غیرمتمرکز ومشارکت جویانه است .دراین نظام، توانمندی ها وخلاقیت ها به پشتوانه چنین آزادی عملی ،فرصت بروز پیدا خواهند کرد.

مدرسه محوری یعنی فراهم آوردن شرایط وفضای مساعد برای حضور خودانگیخته،داوطلبانه،خلاقانه وآزادانه اولیاء ومربیان درهدایت ومدیریت ومشارکت فعالیت های آموزشی وتربیتی مدرسه در چارچوب سیاست های کلی وخط مشی های اساسی نظام تعلیم وتربیت (دکتر عظیمی)

مسئولان آموزش وپرورش در چند سال گذشته سیاست مدرسه محوری را مطرح کردند تا ازاین طریق دست مدیران در تصمیم گیری ها بازباشد تا مدرسه به محیطی رشد دهنده،پویاوزمینه سازبرای پرورش استعدادهای بالقوه تبدیل شودواداره امور مدرسه مبتنی بر افزایش قدرت تصمیم گیری،استقلال نسبی درروشهای مشارکت جویانه با توجه به تفاوت های ناشی از شرایط جغرافیایی ومحیطی باشد اما آیا این شعار عملی گردیدوتوانست اهداف تدوین شده راکه در آیین نامه در نظرگرفته شده محقق سازد.

جواب سئوال وتحقق اندیشه ی درست مدرسه محوری،بحث مدیریت آموزشی ومدیریت کارآمد است که عوامل مختلفی دراین زمینه دخالت داشته اند ومدیریت ها را سست وبعضا مایوس کرده اند که مهمترین آن ساختار تمرکزگرای وزارت آموزش وپرورش وبرخورد های خشک وسلیقه ای بااین موضوع است که مدیران را بی اراده وبی اختیار کرده است که فائق آمدن با آن اراده ای قوی وعزم ملی میطلبد که درصورت خواستن،توانستن راشاهد خواهیم بود.

همانطور که دراصول دهگانه انجمن بین المللی مطرح شد اگرمدیر مدرسه ،مقام عالی انسانی را مد نظرداشته باشد وروابط انسانی مطلوب رادرسازمان گسترش داده وتقویت نماید ووجدان کاری وبی نظری را ملاک عمل خود قرار دهد واصل شایستگی راتعمیم وزمینه ی بروزاستعدادهارافراهم نماید واز مشارکت وهم فکری باکارکنان،اولیاء ودانش آموزان مثلث موفقیت شکل دهد واز آن بهره ببرد،می تواند زمینه اجرای مدرسه محوری رادرمدرسه فراهم واز ثمرات آن تمام مشتریان سازمان که همکاران،اولیاءودانش آموزان می باشد بهره مند گردند.

آموزش وپرورش چه بخواهیم وچه نخواهیم بایک یک ما درارتباط است وهمه ما به نوعی از بروندادهای آن بهره مند ویا خدای ناکرده متضرر می گردیم.

تا کی باید بگوییم وبشنویم که فلان کشور چنین بوده وچنان شده است،تا کی باید بگوییم وبشنویم ...

باید همه باهم تصمیم بگیریم که بسازیم من اگر برخیزم تواگربرخیزی همه بر می خیزند.شاید محیط آموزشی ما چندان هم مناسب نباشد،شاید کلاس ها پرجمعیت باشد،شاید دانش آموزان ما از پایه ی خوبی هم برخوردارنباشند وشاید دانش آموزان ما از خانواده ای آمده باشند که محل امن وخانه ی او درحقیقت زندان او باشد وشاید خود ماهم نیز مشکلات فراوانی داشته باشیم اما به هر حال همه اینها زندگی است ،زندگی فرازاست ونشیب،زندگی سفیداست وسیاه وهنر زندگی کردن درشناخت است شناخت خود،شناخت درک دیگران وسعی درساختن.

براساس این نگرش هر یک از ماباید درحد بضاعت علمی وتجربی وبا شناخت محدودیت هاو توانایی های خوددرتلاش برای ساختن محیطی باشیم که درآن قبل از هر چیز خدا راحاظر وناظر بر اعمال خود دانسته  وسعی دربوجود آوردن محیطی داشته باشیم که در آن صداقت بین خود ،همکاران،دانش آموزان واولیاءملاک عمل قرارداده وجوی رابوجود آوریم که باوجود تمام مشکلات ،کارکنان ودانش اموزان ازیک همدلی وتفاهم برخوردار وبامشارکت درسازندگی مدرسه کوشاباشندو درنهایت ودریک کلام درانجام امور واداره مدرسه متکی محض و منتظر بخشنامه ودستورالعمل نباشیم  ...پس هرکس باید از خود شروع کند دراین صورت است که  سیاست مدرسه محوری درعمل محقق می گردد.

انشاالله

نظرات 1 + ارسال نظر
ابوالفضل سیفی جمعه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 09:08 ب.ظ http://abseyfi3.blogfa.com

با سلام خدمت شما برادر عزیز و خانواده ی محترم .
امیدوارم که همواره در پناه خداوند موفق و کامیاب باشید . از اظهار لطف شما ممنون هستم . وبلاگ شما مشاهده شد . امید است که با تحقیقات مفید خود همه را بهره مند سازید .

خدمت برادر بزرگوار وخانواده محترم عرض سلام وادب دارم خوشحال شدم ازاین که اظهار نظر فرمودی مارااز نظرات محروم مفرما سلام آقا محمد خانم زهرا وهمسر گرامیتان رابرسانید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد