تدبیر

اموزشی ، پرورشی ، اچتماعی

تدبیر

اموزشی ، پرورشی ، اچتماعی

مدیریت وکلاسداری جذاب ۲

-انضباط، آموزش ورمز ارتباط جذاب

            درصفحاتی که متعاقباَ مطالعه می کنیدبا ابعادی جدیدی از آموزش وانضباط درکلاس درس آشنا خواهید شد.گرچه درآغاز، تأکیدمابرانضباط خواهد بود،زیرا که اغلب معلمان انضباط درکلاس را مهمتر ازآموزش می دانند اماباپیشروی درمطالعه کتاب خواهید دید که این دوامر یعنی انضباط وآموزش دوموضوع کاملاَ نزدیک به هم وهردو بخشی ازفرایند معلمی است. معمولاَ هنگامی که معلمان کلمه انضباط را به زبان جاری می نمایند،به دوجنبه ی این عبارت توجه دارند. نخست به جنبه ی رفتارهای سوء درکلاس.باتوجه به این جنبه حضور رفتارهای شیطنت آموز درکلاس درس، عدم اطاعت ازدستورات معلم، تقلب، رنجاندن معلم، دخالت فراگیر درامورکلاسی وبه طورکلی مخالفت با تمام گفته های معلم بی انضباطی وهرج ومرج درکلاس درس به شمار می روند.جنبه ی دیگرانضباط تمامی اعمالی راشامل می شود که معلم درجهت کنترل وآرام نمودن رفتارهای غیر قابل دانش آموزان درکلاس انجام می دهد. معمولاَ درمورد معلمانی که قدرت اعمال نفوذبرای دانش آموزان را دارند معلمان با دیسیپلین(انضباط) گفته می شود.بنابراین انضباط با این نگرش بدین معناست که معلم مسبب تعلیم وتربیت مناسب وایجاد آرامش درکلاس درس است واوست که دانش آموزان را به رفتار های مناسب وامی دارد.

            سوءرفتار ها یکی ازمشکل ترین موضوعاتی است که معلمان با آن مبارزه می نمایند.سوء رفتار هادرامرتدریس دخالت نموده وبه عبارتی مانع تدریس ویادگیری مناسب می گردند.دانش آموزان متقلب نه تنها معلم راعصبانی می کنندبلکه اورا به مرز جنون می رسانند.شایدشما پس ازدهه هاچالش ودست وپنجه نرم کردن بامشکلات رفتاری دانش آموزان تدبیر وبرنامه ای اتخاذ نموده ایدکه،ضمانتی برای رفتار مناسب دانش آموزان می باشد. و مسلماَ هرمعلم مجموعه ای از روش ها وترفندهایی راکه نتیجه ی تجارب گذشته ودانش اوست کسب نموده وعلاوه برآن دسترسی به برنامه های مفید وبا ارزش آموزشی وتبلیغاتی موجب مهارت روز افزون معلمان گردیده است. این روز ها مسلماَ واژه هایی همچون((انضباط قاطع)) ، ((انضباط مشارکتی))و (انضباط توأم با احترام)) را که همگی ارزش های خاص خود را دارا می باشند،شنیده اید.اما مسئله ی مهم این است که ظاهراَ بکارگیری این روش ها ، تغییرات رفتاری مستمر وپایداری دردانش آموزان ایجاد نمی کند. به عبارت دیگرتغییرات دایمی نیستند. درصورتی که شیوه های معلم برای تغییر رفتار های نا مناسب دانش آموزان مؤثرنیفتد وی احساس ناراحتی خواهد نمود ودرنتیجه ی این رفتار معلم ،رفتارهای نامناسب دانش آموزان نیز افزایش یافته ومعلم از آرام کردن آنها نا امید می گردد.اغلب این چنین معلمانی همواره با این تصوربه کلاس درس می روند که درجهت تعلیم وتربیت دانش آموزان کار چندانی ازآنان ساخته نیست. به همین دلیل معلمان این سوءرفتار ها رابه ازهم گسیختگی های خانوادگی ،ژنهای معیوب ،همسالان ناباب ومعاشرین بی فرهنگ ،معتاد ومسئولیت گریز نسبت می دهند.آنها اعتقاد دارند که شرایط بی توجهی وبی احترامی به بزرگترها ومربیان وسهل انگاری ولذت جویی خانواده ها سبب گردیده تاجامعه به صورت فزاینده ای به بی تفاوتی روآورد.که یقیناَ این شرایط منجربه خسارات زیادی می گردد.درصورتی که عوامل گفته شده سبب واقعی سوء رفتارهای دانش آموزان باشندمعلمین یه تنهایی قادر به سروسامان بخشیدن به این رفتار هانخواهند بود.مسلماَ معلمان توانایی ایجاد استحکام در خانواه ها را ندارند.همچنین قادربه حذف تمایلات لذت جویانه های خانواده ها نیستند ودر هیچ یک از موارد ذکرشده نیزهمچون گرایش به اعتیاد جوانان وبهبود ژنتیک، توانایی اصلاخ جامعه را ندارند.مواردبسیاری درانسان ها وجامعه ی انسانی وجود داردکه مامعلمان مایلیم تاتغییراتی درآنها به وجود آوریم اما، قادر به تغییر آنها نیستسم.

علت اصلی مشکلات

            دانش آموزان برحسب تصادف شروع به سوء رفتار نمی کنند،بلکه برای بد رفتاری های آنان دلایل خاصی وجود دارد.این دلایل نه مرموزند و نه از لحاظ روانشناختی غیر قابل حل.شاید این دلایل تا حدودی روشن نباشند اما،توسط معلمان ، قابل حذف ،تعدیل و یا حتی اجتناب پذیر می باشند.در این جا به ذکر دلایلی که سبب سوء استفاده دانش آموزان می گردند می پردازیم آنها عبارتند از:

1-      برخی ازدانش آموزان تمایل دارندتابه دیگران ثابت کنند که می توانند پا را ازحد ومرز کلاس فراتر گذارند. آنها درمقابل محدودیت درکلاس از خود مقاومت نشان می دهند وبه عدول ازقوانین حاکم درکلاس تمایل دارند. وقتی چنین رفتاری بیش ازحد متجلی شود آن را سوءرفتار می نامیم.

2-      معمولاَ دانش آموزان هنگامی که رفتار غیر قابل قبول یاغیرقابل انتظاری ازهمشاگردانش سر می زند، ازآن موضوعی برای تفریح خود می سازند.

3-      گاه گاهی دانش آموزان درمورد مطلبی کنجکاو یاعلاقمندند( هنگامی که موضوعی به شدت جذبشان کرده باشد)که این سبب سرپیچی از دستورات معلم می گردد.

4-      اغلب دانش آموزان به شدت توجه طلب می باشند حتی اگراین توجه توسط سوء رفتار هایشان کسب شود.

-5اغلب دانش آموزان قدرت طلب می باشند،به ویژه درموردموضوعاتی که مربوط به خودشان باشد.برخی اوقات دانش آموزان درجهت اثبات قدرت خودبامعلم مخالفت می ورزند.

 6)هنگامی که دانش آموزان احساس خستگی یا ناکامی می کنند از انجام تکالیف کلاس سرپیچی نموده و مایلند اموری را انجام دهندکه از نظر آنها جالب تر،اما در نظر معلم غیر قابل تایید باشد.

7)هنگامی که شان و منزلت دانش آموز به مخاطره افتد،برای دفاع از خود با پرخاشگری کلامی یا فیزیکی واکنش نشان خواهند داد.

8)زمانی که دانش آموزان به دلیل حوادثی که بیرون از مدرسه رخ داده از شرایط روحی و روانی نامناسبی برخوردار باشد،ممکن است با پرخاشگری و عصبانیت و بی توجهی با همکلاسی های خود رفتار نماید.

9)گاهی به دلیل عدم توافق،دانش آموزان با هم درگیر موضوعات مشکل آفرینی می گردند که نظم و شرایط طبیعی کلاس را در هم می ریزد.

10)تعداد معدودی از دانش آموزان دارای شخصیت خودپسند می باشند.آنها تصور می کنند هر آنچه انجام می دهند صحیح است و هر زمان که موانعی را در سر راه خود ببینند،به اعمالی از تهدید گرفته تا اعمال تلافی جویانه دست می زنند.

اکثر معلمان به طور طبیعی در تلاش با مقابله با سوءرفتارها هستند و اولین هدف معلمین نیز از بین بردن سوءرفتارها ست.اما معلم باید به جای جنگیدن با سوءرفتارها علل آن را بیابد و سپس به رفع علل آن بپردازد.علل سوءرفتارها در ارتباط با طبیعت انسان است.معلمان با تجربه از مقابله با نیازها و احساسات دانش آموزان خود می پرهیزند.«آموزش و انضباط»زمانی به حد اعلی خود می رسد که در جهت طبیعت دانش آموزان باشد و نه در مقابل آن.برای نیل به این هدف می بایست علاوه بر قدرت سازگاری با نیازهای دانش آموزان و نیز صفات رفتاری آنان توجه کامل داشته باشیم.یا در صورتی که قادر به شناخت آنها نیستیم،باید به طرز ظریفی،بدون رو در رو شدن با دانش آموزان و با توجه به شخصیت و رفتار آنان به نحو مناسبی و به دلایل سوء رفتارها پرداخته شود.معمولاً ما معلمان در مدرسه کاری را که دانش آموزی تصمیم به انجام آن گرفته،ممنوع می کنیم و در عین حال آنان را مجبور می سازیم تا کاری را انجام دهند که بر خلاف خواسته ی آنها است. در این صورت ما اصرار به انجام کاری می نماییم که با عمل، احساس و در نهایت طبیعت دانش آموز سازگاری ندارد.

اگر کمی درباره طبیعت انسان فکر کنیم،متوجه می شویم که اکثر انسان ها و به ویژه جوانان خواهان صحبت،خنده و روابط خوش و شادی با دوستان خود می باشند.اغلب این رفتارها در کلاس درس نامناسب به نظر می رسند،اما چون وجود دارند می بایست گهگاهی در اثنای یادگیری اجازه ی چنین رفتارهایی نیز داده شود.اکثر ما انسان ها به خصوص جوان ها به اعمال غیر موجهی همچون دروغگویی،غیبت کردن در راستای حفاظت از خود دست می زنیم.ما تنها در صورتی از چنین رفتارهایی استفاده می کنیم که عزت و منزلتمان در مقابل تهدید یا ترس از تنبیه قرار می گیرد.تمامی ما انسان ها از جمله جوانان از کسالت و یکنواختی تنفر داریم و در صورتی که به ملامت و سرزنش دایمی خود بپردازیم موفق به پیدا کردن راه مناسبی تری برای حل مشکلمان نمی شویم.متاسفانه مواردی که مورد علاقه جوانان است ،ممکن است مورد پسند مسن تر ها نباشد.همگی انسان ها به ویژه جوان ها از اجبار در انجام کارها بیزارند.

ما کار زیادی در جهت اینگونه رفتارهای طیبعی خود و جوانان نمی توانیم انجام دهیم.(توجه داشته باشید ما در صورتی این رفتارها را، رفتار بد لقب می دهیم که با مسائل چالش انگیز،مقاومت،سوء اخلاق و وقفه در کلاس درس منجر گردند.)بنابراین در موقعیت عادی کلاس ،معلم سعی در سرپوش گذاشتن بر چنین رفتارهای طبیعی دانش آموز را دارد.اما این رفتارها شبیه پاپ کورن(ذرت بو داده)می باشند.تا مادامی که هسته ها منفجر نشده اند قابل نگهداری در زیر سرپوش هستند و به محض اینکه هسته منفجر می شود از سرپوش ظرف بیرون خواهند ریخت.

راه حل مشکل    ( درقسمت بعدی بخوانیم)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد