تدبیر

اموزشی ، پرورشی ، اچتماعی

تدبیر

اموزشی ، پرورشی ، اچتماعی

تعارض وتفاهم

تعارض وتفاهم

تعارض یعنی وجود عدم توافق بین دو یا چند گروه.

علل بروز تعارض:

1-تفاوت در ادراک وشناخت خود،سازمان ودیگران

2-تفاوت در اندیشه ها ،ارزش ها واهداف.

3-تفاوت در شخصیت وسبک افراد.

4-اشتراک منابع ویا محدودیت منابع.

5-تغییر.

البته قابل ذکر است که تعارض یک امر بدیعی،طبیعی واجتناب نا پذیر است وتفاوت ها باعث تعارض می گردد که خود باعث تکامل بشر است وبه قول شهید مطهری اگر تضاد نمی بود هرگز نبوغ تکامل نمی یافت ویا ابن خلدون می گوید کشمکش یک پایه اساسی زندگی انسانهاست ولی تعارض جنبه های منفی هم دارد که در ذیل به جنبه های مثبت ومنفی آن می پردازیم:

جنبه های سازنده ومفید تعارض:

1-اندیشه ها بهتر مطرح می شود وشکل می گیرد.

2-افراد به جستجوی راهها وروش های بهتر،تشویق و وادار می شوند.

3-مسائل دیرینه ظاهر می شود ومورد بررسی قرار می گیرد.

4-افراد تشویق می شوند که عقاید خود را مطرح کنند.

5-تعارض وتنش ها موجب تحرک می شوند.

جنبه های مخرب تعارض :

1-بعضی از افراد احساس شکست وتحقیر می کنند.

2-فاصله ی بین افراد افزایش می یابد.

3-جو عدم اعتماد وسوءظن بین افراد ایجاد می شود.

4-هرج ومرج وبی نظمی ایجاد می شود

حال چه باید کردبالاخره تعارض مثبت است یا منفی برای جواب این سئوال می توان گفت که علی رغم نکات منفی تعارض راههایی وجود دارد که می توان با داشتن تعارض در سازمان یا روابط شخصیمان به تفاهم نیز دست یابیم:

1-داشتن درخواست ها،انتظارات وتوقعات منطقی،به جا وبهنجار ومتناسب با توان دیگری.

2-احترام به مالکیت های دیگران.

3-افزایش تحمل وظرفیت عصبی وروانی خودمان برای درک وپذیرش دیگران.

4-پایبندی به این شعار که دین بر عقل است یعنی کسی که بیشتر می فهمد باید فرد یا مسئله را بپذیرد.

5-در مورد فرزندمان وشاگردمان که مسئولیت هایمان بیشتر است باید بپذیریم که کودکان ما محصول ما وپدر ومادرها مسئول آنها هستند وضمنا متوجه این امر باشیم که امکان درک ما بیشتر ووسیله آنان کمتر وامکان درک آنان کمتر ووسیله ما بیشتر است.

6-یکی از راههای ارزشمند در ایجاد تفاهم به ویژه در خانواده چشم پوشی وگذشت است وپیروی از این گفته که در عفو لذتی است که درانتقام نیست ،یادمان باشد که همیشه گذشت وچشم پوشی می تواند بر حسب تفاهم شده وتفاهم باعث عشق گشته وعشق لازمه زندگی است وبه قول مولانا:

هرکه راعشق نباشد نتوان زنده شمرد                              وآنکه جانش ز محبت اثری یافت ،نمرد

در قسمت بعد در رابطه با ایجاد تفاهم درخانواده  وراههای آن مطالبی ارائه می گردد.

از مصادیق معروف

از مصادیق معروف:

اقامه نماز،شرکت در فعالیت های پرورشی واجتماعی جامعه،شرکت درسازندگی مدرسه-منطقه وکشور،احترام به اولیاءمدرسه،حق شناسی از معلم،تلاش در تحصیل علم وکسب رتبه های علمی ،آموزشی واخلاقی،امانتداری،ادب،انجام وظایف،بردباری،وفای به عهد،عفو وگذشت،صدق وراستی،نوعدوستی،انتخاب دوست خوب،گفتار نیکو،آراستگی ونظافت،عدالت،انتقادپذیری،نیکی به پدر ومادر،همیاری،شرم وحیا.

شاخص های بهداشت روانی وشخصیت سالم

شاخص های بهداشت روانی وشخصیت سالم از نظر دکتر میر کمالی:

برای آنکه بتوانیم یک آموزشگاه اثربخش رااز نظر تربیت انسان سالم بشناسیم ومورد ارزیابی قرار دهیم باید از ویژگی های زیر برخوردار باشد:

1-توان برقراری رابطه با دیگران:رابطه ی درست رابطه ای است همراه با بی ریایی،درک توام با فهم دیگری ومثبت نگریستن به طرف مقابل.

2-توان ارزیابی درست از خود:افراد سالم خود را می شناسد ووجود خود را با همه ی محدودیتها وجنبه های مثبت ومنفی می پذیرد.

3-داشتن عواطف واحساسات متعادل:خوشحالی،غم،تنفر،دوست داشتن،طرفداری،دوری گزیدن،عصبانیت،علاقه ونظایر آن مصداق عواطف انسانی هستند که افراد سالم در زمان لازم به دیگران ونسبت به محیط نشان می دهد.

4-توان بهره گیری از امکانات،منابع ومواهب طبیعی والهی.

5-داشتن اعتماد به نفس واحساس کفایت.

6-احساس امنیت وآرامش خاطر.

7-احترام به خود ودیگران.

8-مسِئولیت پذیر بودن.

9-خود کنترلی.

10-احساس رضایت وشادی.

دراین ارتباط وظایف مدیران وآموزگاران رادرتامین بهداشت روانی مدرسه به شرح ذیل بیان می دارد:

1-باید نسبت به تامین نیازهای کودکان ،نوجوانان وجوانانی که در مدرسه ی آنها به تحصیل اشتغال دارند حساسیت نشان دهند.

2-باید جوسازمانی مدرسه ومحیط کلاس خود را اصلاح کنند.

3-بایدسعی کنند درمدرسه وکلاس محیطی حاکی از صمیمیت وصفا بوجود آورند.

4-سعی شود روابط مدیر،معلمان ودانش آموزان بر اساس رعایت برادری وانسانیت ومبانی دینی پایه ریزی شود.

5-مدیران ومعلمان مدارس باید بعنوان حامل حفظ وگسترش بهداشت روانی،زمینه های تجربه های موفقیت آمیز رادر کار وتحصیل دانش آموزان وخودشان را فراهم سازند.

کاپلان وبارون می گویند"بهداشت روانی حالت خاصی از روان است که سبب بهبود،رشد وکمال شخصیت انسان می گردد وبه فرد کمک می کند که باخود ودیگران سازگاری داشته باشد"

پس می توان گفت که اگرمعلمی در زندگی شغلی ودانش آموزی در زندگی تحصیلی خود بتواند از شخصیتی متعادل وکمال یافته برخوردار شود ودر نهایت بتواند با دیگران در حالتی خوش وارضاءکننده رابطه برقرار کند،اواز سلامتی روانی برخوردار است.

جان پیزجهت عملیاتی شدن موارد فوق وجهت تسهیل کار معلمان توصیه هایی دارد:

1-قبل ازاین که دانش آموزی رابه مجازاتی تهدید کنید اول مطمئن شوید که می توانید این مجازات رااعمال کنید وبعدا مطمئن شوید که همیشه بر سر حرف خود می ایستید وآن راانجام می دهید.

2-تا موقعی که عادلانه ومنصفانه ومنطقی رفتار می کنید ،در خط صحیح قرار دارید واستحقاق آنرادارید که از حمایت والدین ،مدیران مسئول وکادر مدرسه برخوردار گردید.

3-مجازات همیشه نمی تواند بعنوان عملی تسهیل کننده ،هوشیار کننده وباز دارنده محسوب گردد.

4-معلمان در اداره کلاس خود ،بیشتر به کفایت وصلاحیت خود متکی باشند.

5-شخصیت وخلق وخوی معلم احتمالا اهمیت بیشتری از توانایی های علمی او پیدا می کند خصوصا درشرایطی که قدرت تحمیل انضباط به دانش آموز محدود گردیده اشت .

6-همکاری با والدین می باید همیشه ودر همه حال مورد توجه قرار گیرد.

7- هرگز دانش آموزی رادرحضور دیگران به رعایت نظم وانضباط نصیحت نکنید چونبر او وسایر افراد کلاس اثر نا مطلوبی می گذارد.

و درپایان باید گفت هر جامعه ای از مدارس خود انتظار دارد که افرادی با شخصیت،متعادل ،سازگار،با عاطفه،اجتماعی،با اعتماد به نفس،مسئولیت پذیر،منطقی وعادل بار آورد .همه ی این ها منوط به وجود روابط وشرایط ومحیط سازمان یافته ومناسب بین معلم ،دانش آموزووالدین است.